اس ام اس , مدل ,فال,دکوراسیون,آرایش و زیبایی
داستان و پشت صحنه سریال کیمیا
زمان پخش سریال کیمیا
سریال کیمیا به کارگردانی جواد افشار و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی با حمایت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و به سفارش گروه فیلمهای تلویزیونی شبکه دو سیما ساخته شده است. این مجموعه روایتگر داستانی در سه مقطع زمانی قبل از انقلاب، دوره جنگ و زمان حال به نویسندگی مسعود بهبهانی نیا می باشد. تولید این مجموعه آذر ماه سال ۹۲ در ۱۱۰ قسمت آغاز شده که در نوع خود در میان سایر سریال های ایرانی رکورد می باشد. ۶۰ درصد فیلمبرداری مجموعه تلویزیونی کیمیا در تهران، ۱۰ درصد در خرمشهر و مابقی در دو کشور خارجی صورت گرفته و جالب است بدانید که این سریال بیش از ۳۰۰ بازیگر و شخصیت دارد. طبق آخرین خبرها زمان پخش این سریال از هفته ى اول مهر ۹۴ هرشب، ساعت ۲۱:۳۰ اعلام شده است.
سریال کیمیا
داستان سریال کیمیا
کیمیا که در سه مقطع زمانی قبل از انقلاب، دوره جنگ و زمان حال روایت میشود، بیانگر داستانی است که در خلال آن تحولات جامعه، پدر و دختری را مقابل هم قرار داده است. دختر خانواده که کیمیا نام دارد پرسشگر و معترض است و در مقابل او پدری قرار دارد که نظامی، منضبط و پایبند به قانون است. سیر حوادثی که در زندگی این خانواده رخ میدهد آنها را درگیر توطئه و دسیسه‌ای بزرگ و شیطانی می‌کند و کیمیا با تلاشی خستگی ناپذیر درصدد نجات خانواده برمی آید و به این ترتیب او تبدیل به زنی مقاوم و استوار میشود؛ زنی مشابه هزاران زن ایرانی مسلمان که برای حفظ خانواده از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند.
سکانسی از سریال کیمیا
اسامی بازیگران سریال کیمیا
مجموعه کیمیا بیش از ۳۰۰ بازیگر و کاراکتر داشته که مشهورترین آنان عبارتند از : مهراوه شریفی نیا – حسن پورشیرازی – آزیتا حاجیان – پوریا پورسرخ – آرش مجیدی – سید مهرداد ضیایی – عطا عمرانی – مهدی امیر کاظمی – کاظم هژیرآزاد – رضا توکلی – علی شادمان – حسین توشه – کوروش زارعی – فریبا طالبی – نسرین نیک – وحید رهبانی – شهین تسلیمی – مهدی پاکدل – آشا محرابی – گلوریا هاردی – سودابه بیضایی – مالک سراج – عبدالحلیم تقلابی – ابتسام بقلایی – نوید خدا‌شناس – محسن مجلس آرا – میرفرخ هاشمیان و …
پشت صحنه سریال کیمیا
عوامل پشت صحنه سریال کیمیا
کارگردان : جواد افشار
تهیه‌کننده : محمدرضا شفیعی
نویسنده: مسعود بهبهانی نیا
سرپرست گروه کارگردانی و برنامه ریزی: فرید سجادی حسینی
دستیاران کارگردان: حسین دیردار، مسعود حانمی
برنامه ریز : هانیه بساتینی
مدیر تصویربرداری: علیرضا رنجبران
صدابردار: فرشید احمدی
مشاور و مدیر هنری: دکتر محمدرضا شجاعی
طراح گریم: امیر اسکندری
طراح صحنه و لباس (اول) : بهزاد جعفری
طراح صحنه و لباس (دوم) : محمدحسین کریمی
جلوه های ویژه میدانی: محمدرضا شریفی راد
جلوه های ویژه رایانه ای : حسن ایزدی
عکاس: محمدحسن سعادت هندی
مدیر تولید: فرشید رئوفی
دستیار تهیه کننده: سعید پروینی
مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری وصف صبا
نمایی از سریال کیمیا
عوامل پشت صحنه سریال کیمیا
عکس بازیگران سریال کیمیا
مهراوه شریفی نیا بازیگر سریال کیمیا
داستان و عکس های بازیگران و پشت صحنه سریال کیمیا از شبکه دو
بازیگر زن سریال کیمیا
احمد پور شیرازی در سریال کیمیا
عکس بازیگران سریال کیمیا
فیلمبرداری سریال کیمیا با بازی آزیتا حاجیان
تصاویر جدید سریال تلویزیونی کیمیا
مجموعه تلویزیونی کیمیا از شبکه دو
داستان و عکس های بازیگران و پشت صحنه سریال کیمیا از شبکه دو
کارگردان و بازیگران مرد سریال کیمیا
داستان و عکس های بازیگران و پشت صحنه سریال کیمیا از شبکه دو
داستان و عکس های بازیگران و پشت صحنه سریال کیمیا از شبکه دو
پشت صحنه سریال کیمیا
داستان و عکس های بازیگران و پشت صحنه سریال کیمیا از شبکه دو
اتاق گریم سریال کیمیا
پوریا پورسرخ
پشت صحنه سریال کیمیا
پوریا پورسرخ در پشت صحنه سریال کیمیا
سریال کیمیا
عکس های مهراوه شریفی نیا
پوریا پورسرخ
سریال پریا
امیدوارم آرش تو فیلم موفق باشه.اقای پورسرخ خیلی قشنگ بازی میکنن حرف ندارن.فقط به خاطر ایشون فیلم رو میبینم
تو یک سایت خوندم که گریمور سریال گفته مهراوه و مادرش به هیچ چیز راضی نمیشدن.مهراوه مدام میگفت به صورت من چسب نزن و خط و خطوط نزار.اقای کیانیان هم راضی نمیشد موهاشو رنگ کنه. من واقعا تعجب میکنم اینا از رفتار حرفه ای اصلا بویی نبردن مهصوصا خانوم شریفی نیا میترسه پوستش خراب بشه
سلام.خداییش خیلی این کیمیا رو مخه.میبینمش اعصابمو خورد میکنه.همیشه از همه طلبکاره.دیدین قسمت امشبو.فقط حقو به خودش میداد و چقد طلبکارانه دخترم دخترم میکرد.الان آرش پدر رها یا.همون آزادست.همه زندگیشو واسه دخترش گذاشته.بهترین پدره.کیمیا مادر آزاده نیست که فقط چهار سال بزرگش کرده.هیچ حقی نداره روش.بازم سریال رو مخ میشه چون پیمان و کیمیا بازم پریدن وسط و تو گوش آزاده بخونن.آرش خیلی تو این سریال مظلوم واقع شد اصلا.نویسنده خیلی بدبختش کرد.اگه آزاده ولش کنه که از نویسنده این سریال همه.چی برمیاد.دیگه.خیلی تخیلی میشه چون در عالم واقع اگه.چنین چیزی باشه آزاده همه.چیزشو آرش میبینه چون اون حق پدری داره گردنش نه.پیمان و کیمیا
ن عزیزم کاری که پدر آرش کرد خیلی فرق داره.اولا پدر آرش قاتله.مادر ارش گفت مشفق مدام منو کتک میزد و اخرین بار منو از پله ها پرت کرد و باعث شد دیگه نتونم بچه دار بشم.حتی وقتی مادر آرش به دنبال پسرش میره مشفق به چند نفر پول میده تا کتکش بزنن.پدر ارش ،شهریار رو به فرزند خواندگی قبول میکنه تا ارش در راه خلاف استفاده کنه حتی از پسر خودش برای رسیدن به اهدافش استفاده میکنه میخواد آرش با دختری که اون میخواد ازدواج کنه تا به پول برسه اما ارش توی بند پدرش گیر نمیکنه و با کیمیا ازدواج میکنه و به جای پول و بازیچه شدن کیمیا رو انتخاب میکنه.روز ازدواجش با کیمیا متوجه میشه کشته شدن دختری که دوستش داشته دسیسه ی پدرش بوده.پس سعی میکنه انتقام بگیره.پدر ارش با کلفتشون رابطه ی نامشروع داشته و به مادر ارش خیانت کرده و وقتی بچه دار شده تهدیدش کرده بچه (فرزانه)رو بکشه و این قدر به این زن فشار اورده که مادر فرزانه خود کشی کرده.در مقابل آرش واسه ازدواجش مقابل پدرش ایستاده هیچ جرم خاصی هم مرتکب نشده این بچه رو از اول مثل بچه ی خودش دونسته و بزرگش کرده به قول خودش زندگیشو پاش گذاشته.اما کیمیا ادم دور و برش زیاد بود چند تا بچه از پیمان داره.رها حق آرشه.اگه نقش ارش رو هر کس دیگه مثل اقای پورسرخ زیبا بازی میکرد بازم همینو میگفتم.
تقریبا بیشتر سایتها رو چک کردم بالای ۹۰ درصد نظرات در خصوص این فیلم ضعف شدید در داستان فیلم وبازیگران نسنجیده است اما اون ۱۰ درصد یا نمی فهمند یا نمیخوان که بفهمند بابا احمق فرضتون کردند اینقدر ضعیف نباشید.
لایک
سلام سریال کیمیا با بازی بسیار بد و غیرطبیعی خانم شریفی نیا و حاجیان به قهقرا رفته حیف بودجه و وقت مخصوصا الان که دارن ۲۰ سال بعد رو بازی میکنن
ایول آقا مانی گل گفتی
حالم از نقش کیمیا و پیمان بهم میخوره.دیشب که کیمیا رو دیدم حالم بد شد.دو سه قسمتی نبود سریال عالی بود.کیمیا هیچ و قت نقش یه دختر الگو واسه جامعه نیست و خدا.نکنه که باشه.یه دختر گستاخ و خودسر و گوشتلخ بود که فقط خودشو قبول داشت.مادرشم که افتضاح.الانم مادرا از طلاق دخترشون حمایت نمیکنن و اگه قهری باشه سعی میکنن سر خونه و.زندگیشون برگردونن .ولی نقش آرشو.پوریا عالی بازی کرده و آرش خیلی مهربون و.خوبه.چه دختره خوبی تربیت کرده و چقد رابطش با دخترش قشنگه من که کیف میکنم میبینم.مرگ بر کیمیا
خداکنه ادمایی مثل کیمیا که فقط به فکر خودشونن و پشیمونی و علاقه ی هیچ کس ارزشی واسشون نداره توی واقعیت توی جامعه نباشن.اینکه ادم فکر کنه تموم کارهاش درسته و مال بقیه غلط و اطرافیانش هم به اشتباه تاییدش کنن و باعث به وجود امدن یه ادم خودسر بشن واقعا….آرشی که از پول پدرش گذشته به خاطر بچش.زندگیشو پای این بچه گذاشته در حالی که کیمیا فقط زندگی خودش واسش مهم بود شوهر کرد چند تا بچه داره…خوشبخت شده پس آرش هم لیاقت خوشبختی رو داره
زیباترین سخن را در فیلم رها زد و اون این بود که در ایران مردم دعا می کنند و منتظر هستند خدا مشکاشان را حل کند ولی اون در خارج از کشور جوری بار امده که باید برای هرکاری تلاش کرد و منتظر معجزه نماند و این حرفی است که باید خیلی به ان توجه کرد و ان را در زندگی مد نظر گرفت .تا فیلم کیمیا تنها یک چیز امورزنده هم داشته باشد
ایول ماندانا.جون.اگه یه نکته مثبتم این سریال داشته باشه همینه.وگرنه پر از چیزای منفیه از رفتار.کیمیا بگیر تا پیمان و مادر کیمیا همش منفیه.
سلام
نمیدونم چرا هر کاری میکنید ک آرشو خوب جلوه بدید
یعنی آرش حق داره نزاره رها مادرشو ببینه اما کیمیا حق نداشت درصورتیک آرش ب رها گف کیمیا تو نامزدیشم با پیمان رابطه داشته واقعأ ک ازش متنفرم
آزاده حق کیمیا بود
درسته کیمیا دوس نداشت آزاده آرشو ببینه اما هیچوقت از آرش بد نگفت
تازه کیمیا بدبخت میگفت باید بابا آرشو دوس داشته باشی
ازنظر من آرش ی حیله گره ی دروغگویه پست
چ بخاید ج نخاید تو کارای باباش تا حدودی شریکه ب راحتی آدم میکشه هه
یعنی دختر ی شهید باید اینجور بدحجاب باشه زندگی با آرش همین چیزا رو داره دیگ
آرررررش لطفأ بمیر
لطفأ
کیمیا هرگز خیانت نکرد هرگر
بعضیاتون کلأ با خود مهرواه مشکل دارید و نمیتونید نقشه خوبشو ببینید و بد جلوش میدید
و پوریا پورسرخو دوس دارید و هر چقدرم نقشه ی آدم بد رو بازی کنه بازم خوب میبینیدش
گفتم بعضیاتون
آرش شاید مثه باباش خعلی بد نباشه اما بازم بده بد
در حق کیمیا ظلم کرد تمام.
ببخشید ارش کیو کشته؟؟؟ارتباطش با پدرش رو قطع کرده.خیلی دختر خوبی بزرگ کرده دختر مهربون و تحصیل کرده.زندگیشو پای این دختر گذاشته.ارش جز ازاده هیچی نداره.منم بودم واسه نگه داشتنش هر کاری میکردم.ارش هیچ وقت به مرگ کسی راضی نبود حتی گفت من از مرگ همایون خوشحال نشدم.یادتونه وقتی بعد انقلاب بمب گذاری شد ارش دوید به سمت زخمی ها تا بهشون کمک کنه از روی ریا هم نبود چون بعد از اینکه کیمیا رفت باز به کارش ادامه داد.یا بزرگ کردن یه بچه مثل بچه ی خودش کار قشنگی بود و قلب بزرگی میخواد.بازی اقای پورسرخ خیلی قشنگه من که لذت میبرم
ببخشید ارش کیو کشته؟؟؟ارتباطش با پدرش رو قطع کرده.خیلی دختر خوبی بزرگ کرده دختر مهربون و تحصیل کرده.زندگیشو پای این دختر گذاشته.ارش جز ازاده هیچی نداره.منم بودم واسه نگه داشتنش هر کاری میکردم.ارش هیچ وقت به مرگ کسی راضی نبود حتی گفت من از مرگ همایون خوشحال نشدم.یادتونه وقتی بعد انقلاب بمب گذاری شد ارش دوید به سمت زخمی ها تا بهشون کمک کنه از روی ریا هم نبود چون بعد از اینکه کیمیا رفت باز به کارش ادامه داد.یا بزرگ کردن یه بچه مثل بچه ی خودش کار قشنگی بود و قلب بزرگی میخواد.بازی اقای پورسرخ خیلی قشنگه من که لذت میبرم زیباست
با کمال احترام لطفا شما با چند تا منتقد سینما و تلویزیون صحبت کنید شاید نظرتون تغییر بکنه اتفاقا همه از خانم مهراوه و مادرشون خوششون میاد از آقای شریفی نیا بدشون میاد. بیشتر تحقیق کنید. جزییات رو نمیبینید تو سریال بله کلیات تو همه فیلم ها خوبه ولی جزییات کلیات زندگی رو تشکیل میده.وایییییییییییی
لطفا نظر خودتونو بنویسید به نظر هم کار نگیرید آفرین ستایش خانم اینجا جای این حرفا نیست
من که چیزی نگفتم جواب حرف دادم همین.
من بسیاری از نظرات هموطنان خودم را در اینجا خوندم که بنظرم اکثریت نظرات نسل جوان جامعه بود. حالا من میخوام نظر کسی که در زمان انقلاب یک نوجوان انقلابی بوده بخونید. ۱- ابتدا لازم میدونم از تلاشگران تهیه سریال تشکر کنم بهرحال با همه کمی و کاستی ها جسارت اینکار را داشتند و جای تقدیر دارد۲- از نقاط قوت سریال میگذرم و برخی نقاط ضعف فرهنگی را مطرح میکنم ۳- در سی و چند سال پیش کانون خانواده ها بسیار محکم تر از الان بود. دختری که ازدواج می کرد با همه سختیها اعم از بی پولی، اخلاق خشن مردها که عادی بود، برخورد نامطلوب خانواده های شوهر، اعتیاد، عدم آزادی در ارتباطات با خانواده و جامعه و … براحتی کنار می آمد و اگر غیر این بود بسیار عجیب و غیرعادی بود.۴- چگونه تهیه کنندگان سریال بدون توجه به این موضوع دختری را تصویر می کنند که در آن زمان به خودش اجازه می دهد به شوهرش پرخاش کند، به تعقیب او برود، به بهانه اینکه زندگی گذشته اش را برای او نگفته، خانه و کاشانه را ترک کند و حاضر به صحبت با او نشود و سیلی خوردن از شوهر را آنهم در قبال اینکه به او میگوید از کجا که فرزانه خواهر تو باشد را پیراهن عثمان کند. چنین فرهنگی نه تنها در عامه مردم وجود نداشت که محکوم به بی بندباری زن بود. ۵- فرهنگ عجیب تر واکنش خانواده کیمیاست، که مادرش از او حمایت کرده و دخترش را که اکنون زن رسمی یک مرد است بدون اجازه همسرش با خود به شهر دیگری می برد. این حرکت نه تنها در فرهنگ آن موقع که همین الان هم محکوم است. ۶- قانون خانواده در آن زمان یک طرفه با مرد بود، کافی بود آرش یک شکایت ساده می کرد، همه چیز برعلیه کیمیا بود. ۷- واکنش نسبتا واقعی پدرکیمیا منجر به صلح مجدد آرش و کیمیا میشود و عکس العمل آرش برای پذیرش فرزند خواندگی آزاده و آنهمه مهر و شرایط خوبی که برای بچه فراهم می کند در نوع خودش در آن زمان کم نظیر است که شاید بدلیل تفکرات روز آرش و فاصله ای که با بدنه سنتی جامعه داشته مورد قبول باشد وگرنه قشر متوسط و پایین جامعه اصلا نمی توانستند بسادگی با این مساله کنار بیایند. و همه اینها امتیازات منحصربفرد یک مرد را برای زندگی نشان میداد. ۸- با همه امتیازاتی که بیننده به آرش می دهد، کیمیا بدلیل صحبتهای زن یک ساواکی که بیان می کند او در جریان کارهای پدرش بوده، همه چیز را فراموش کرده و با پلیس همکاری می کند که شوهرش را بجرم نکرده به زندان بیاندازند و طی یکسال زندانی شدن او یکبار هم به دیدنش نمی رود، نمایش این رفتار آنهم در آن زمان چگونه در ذهن تهیه کنندگان شکل گرفته از عجایب است. ۹- عجیب تر از همه، اینست که آرش حاضر می شود بدون هیچ چشمداشتی زن خود را طلاق بدهد فقط بشرطی که اجازه بدهد بچه را گاهگاهی ببیند، کاری که کمتر مردی در آن زمان که قانون بنفع آنها بود و حتی الان حاضر به انجام آن میشود. جالب اینجاست که دختر انقلابی سریال از خودش رفتار گستاخانه و بی ادبانه ای نشان میدهد که انگار نه انگار که زن رسمی و قانونی آن مرد است و میتواند اصلا او را طلاق ندهد و یک زن دیگر بگیرد و او همچنان باید در خانه پدرش بماند و هیچوقت ازدواج نکند. ۱۰ – آمدن قضیه پیمان و ازدواج مجدد کیمیا با او در فرهنگ آن زمان اصلا پذیرفته نبود و تعداد زنانی که پس از طلاق دوباره ازدواج می کردند بخصوص در جامعه سنتی بسیار اندک بود، و اگر با کسی که دوستان و همسایه ها میدانستند که به یکدیگر نظر داشته اند، موجب بدنامی زن می شد. در مجموع میخواهم نتیجه بگیرم که سناریو مطابق زمان خودش بسیار ضعیف است و کیمیا نه تنها یک الگو و دختر انقلابی نیست که برعکس است و حتی دید نسل جوان امروز که بسیار باز فکر می کنند نیز حق را به او نمی دهند. ایکاش دست اندرکاران سریال در این زمان که بنا به گزارشات این همه آمار طلاق بالا رفته، بگونه ای سریال بسازند که عملا روش زندگی کردن و تحمل کردن زوجی که زیر یک سقف می روندرا به آنها آموزش دهند. نه اینکه طلاق راحت و ازدواج مجدد راحت آنهم با حمایت خانواده را بدروغ به زمان جنگ نسبت دهند.
نسل انقلاب نمی دونم کی هستی دختری یا پسر،ولی خیلی گل گفتی حرف همه ما رو زدی لایک داری، ای کاش کارگردان و نویسنده این فیلم این مطالب ها رو بخونن تا برای احمق تصور کردن ما نیان مصاحبه بذارن و خودشون از خودشون تعریف کنن، منکه شخصا به دلیل بد آموزی این فیلمی که داره هم از نویسنده و.کارگردان این فیلم متنفرم و نمیدونم واقعا هدفشون از این فیلم ها چی هست که واسه مردم بیچاره ای ما می ذارن، خدا داند
به نظر من به شعور مردم توهین شده من اگه وقت کافی داشتم از این سریال به مراجع قانونی شکایت میکردم و حتی حاضرم کمپینی درست کنیم اگر تعداد بالا باشه شکایت کنیم چون با پول بیت المال شده.
پاسخ
ایول هم به زهرا هم محمد.گل گفتین.سریال.کیمیا توهین به شعور مخاطبه و فوق العاده چرت و پرته.خدا نویسنده سریالو لعنت کنه.
سریال کیمیا از این جهت با همه سریال هایی که تا حالا دیدیم این فرق رو داره که در سریال کیمیا بیننده خودش تشخیص میده که حق با کیه هر چقدر هم سعی کنند و بقبولانند که کیمیا و پیمیان بی تقصیر هستند مثبت و هستند و افکارشان خوب است اما از نظر ما هر چه دو دوتا چهارتا می کنیم نمیتونیم بگیم آرش بده آخه بگیم چرا قلب مهربانی داره نباید داشته باشه چون مثلا مثل پیمان و کیمیا نیست !!! الان هم نمیخاد رها رو از دست بده و خودخواهیش برای رها که نمیخاد گذشته ش رو ندونه فقط همینه . نه اینکه بگه رها مادرش رو نباید پیدا کنه و فراموشش کرده .
سریال کیمیا از این جهت با همه سریال هایی که تا حالا دیدیم این فرق رو داره که در سریال کیمیا بیننده خودش تشخیص میده که حق با کیه هر چقدر هم سعی کنند و بقبولانند که کیمیا و پیمیان بی تقصیر هستند مثبت و هستند و افکارشان خوب است اما از نظر ما هر چه دو دوتا چهارتا می کنیم نمیتونیم بگیم آرش بده آخه بگیم چرا قلب مهربانی داره نباید داشته باشه چون مثلا مثل پیمان و کیمیا نیست !!! الان هم نمیخاد رها رو از دست بده و خودخواهیش برای رها که نمیخاد گذشته ش رو ندونه فقط همینه . نه اینکه بگه رها مادرش رو نباید پیدا کنه و فراموشش کرده .
با سلام به مدیریت سایت . نظرها طبق تاریخ ارائه نمیشه لطفا بررسی فرمایید .
به نظرم درسته که بخش هایی از کار ضعیفه مثلا دیالوگ اینجا چی کار میکنی این وقت شب ! و بعد پنجره ای که روزه :دیالوگ بهار به رها (اون لحظه یه آن گفتم نکنه فرانسه هم مثه سوئد و نروژ شش ماه شب و شش ماه روزه !!) اما با همه کاستی ها نبایدم اینقدر تخریب کنیم شاید ما جای اونا بودیم نمیتونستیم همین کارم ارائه بدیم . همین تلاش برای جذب مخاطب هم قابل تحسینه لااقل هر چه قدرم ضعیف باشه بهتره فیلمهای بی سر و ته ترکیه ایه که همشون دچاره چند ضلعی عشقی ان و باب بی اخلاقی را باز کردند.
لطفا خواهش میکنم بخونین ونظربدبد.سلام من دارم پایان نامه دکترامو مینویسم و خیلی خیلی وقتم کمه اما خودمو راضی میکنم که ببینم سریالو. متاسفم که تو سریالهای ایرانی کارگردان و نویسنده خیلی دوست دارن جهت گیری به شخصیت ها بدن در حالیکه باید ببیننده خودش اینو بفهمه نه بهش بقبولونن چه شخصیتی خوبه وچی بده.خیلی جالبه نویسنده و کارگردان همه سعی خودشون رو کردن که کیمیا رو بالا ببرن و آرشو بزنن زمین. اینو باید بیینده نظر بده کلا معلوم بود که هدفشون خراب کردن آرش بود واقعا آرش زندگیشو دوست داشت ولی پدرش هی مزاحم میشد چون میترسید کیمیارو بکشه چون نامزد قبلیشو کشته بود مطمنا که اینجارو نویسنده و کارگردان پیچوندن چون اصلا کیمیا اجازه نداد به آرش صحبت کنه بعدش اگه کیمیا رو نمیخواست چرا بعد از محموله هم آرش التماس میکرد که کیمیا باهاش بمونه. و در ضمن اختلاف بزرگی نبود که به طلاق کشیده شه. کیمیا یه جاهایی بچه بود ولی یه جاهای اینقدر باهوش بود که از کاراگاه های پلیس هم حرفه ای تر بود انگار فیلمنامه رو خونده بود(شوخی کردم). اجازه نمیدادن آرش بچه رو ببینه چطور موقعی که بچه دیگران رو کیما اورد و ارش به راحتی قبول کرد و دوسش هم داشت ولی موقع جدا شدن سرش داد میزد میگفت هیچ حقی نداری بچه منه (واقعا که متاسفم, حالم بد میشه از بی هدالتی فیلم نامه), کدوم مرد یا زنو پیدا میکنید بچه دیگری رو قبول کنه و دوسش داشته باشه و هیچ اشاره ای به حق آرش نشد. کیمیایی که بدون اجازه پدر و مادرش آب نمیخورد و یک زن بیوه بود چطور بعد جدایی از آرش به همون راحتی علاقه شو به پیمان بروز داد و کلا در عرض ۲ روز رفت تو محل کارش بهش کتاب هدیه داد و باهاش صحبت کرد.این عینه ابتذال فیلمنامه است که زن بیوه رفت خواستگاری از یک پسر.خیلی چیزهای دیگه سر دلم مونده و اذیتم میکنه.
زحمت های یه پدر رو که ۳ سال اول به دنیا اومدن ازاده و۲۳ سال در فرانسه یه بچه ی یتیم رو بزرگ کرده میشه نادیده گرفت؟؟؟میشه خودخواهی کیمیا رو که نمیذاشت ارش، ازاده رو ببینه تحمل کرد؟؟کیمیا کسیه که میخواد همه چیز به نفع خودش باشه.راحت جای ارش رو به پیمان میده و زحمات و مهر چند ساله ی یک پدر به فرزندش رو نادیده میگیره.در حالی که ارش۱سال به خاطر خبر داشتن از کارهای پدرش.که البته از تمام کارها با خبر نبود و فقط بازیچه ی تقدیر و پدرش بود به زندان میره.و تا ازاد میشه دلش میخواد به خونه و اتاق دخترش بره و واسش بی تابی میکنه.زنی مثل کیمیا که همیشه طلبکاره نمیتونه واسه زنان کشور الگویی مناسب باشه.زنی که خیلی بچه گانه رفتار میکنه و برای حفظ زندکیش تلاش نمیکنه.واقعا نقش کیمیا رو اعصابه
امشب فیلم خیلی رو اعصاب من بود.تا حالا واسه هیچ فیلمی حرص نخورده بودم.اما کیمیا اعصابموخراب کرده.اخه تا حالا نقشی نبوده که تقریبا مثبت باشه اما هیج حامی ای تو فیلم نداشته باشه.وقتی خودمو جای نقش ارش میزارم دلم واسش میسوزه.هنوز تقریبا ۲۰ قسمت مونده.فکر میکنید اخرش چی میشه؟؟
با آزیتا حاجیان مصاحبه کرده بودن میگفت مهراوه بازیگر خیلی قوی هستش و چون انقد بازیش عالیه نقشمادر و دختری انقد قشنگ دراومد.میگفت جواد افشار اول به من گفت میخوام واسه نقش کیمیا به مهراوه زنگ بزنم منم گفتم عالیه چون مهراوه بازیگر فوق العاده ایه.بگو دیگه تو نباید این حرفو بزنی اینو باید مردم بگن که بازیش خوبه یا نه.که اکثرا میگن نتونسته نقش کیمیا رو بازی کنه و ضعیف عمل کرده.تو معلومه تعریف میکنی چون مادرشی.از پوریا پورسرخم پرسیده بودن که ازدواج با مهراوه رو رد میکنه یا نه که گفت مهراوه مثل خانواده من میمونه و این حرفا قشنگ نیست و گفت.خدایی حیفه پوریا پورسرخ به مهراوه.هم نازه هم خوشتیپه هم دکترا فیزیولوژی گیاهی داره.ایشالا هیچوقت خر نشه و مهراوه رو نگیره.کیمیا و پیمان شخصیتشون تو این سریال افتضاحه و عشق است آرشو خیلی قوی بازی کرده.
به نظر من بدتریت قسمت فیلم این بود که کیمیای که ادعا می شود یک ادم مومن و انقلابی است .جوری ازده را بار می اورد که در سن ۶ سالگی راحت می گوید من پدرم را دوست ندارم و این به نظر من بر میگردد . به حرفها و رفتار یک مادر که فرزند را به این دیدگاه دچار می کند و گرنه در عالم واقیت بچه ها در این سن پدرشان را بیشتر از مادر دوست دارند حتی اگر چند سال از پدرشان هم دور باشند و این نشان میدهد که کیمیا یک ادم واقعا پست است
آیا باید منتظر یک «طلاق» دیگر در «کیمیا» بود؟!
سریال کیمیا یک نمایش «طلاق» داشت. کیمیا از آرش طلاق گرفت…
کیمیا
سریال کیمیا یک نمایش «طلاق» داشت. کیمیا از آرش طلاق گرفت. جالب آنکه برخی رسانه‌ها قهر اول کیمیا از آرش و بازگشت او به خانه شوهر با پادرمیانی پدرش را اینگونه تفسیر کردند که «صداوسیما بار نقد طلاق را به دوش کشید»(؟!)
ظاهراً از سناریو بی‌خبر بودند و فکر می‌کردند سریال کیمیا با آشتی کیمیا و آرش، به جوانان آموزش زندگی به جای طلاق میدهد! اما ظاهراً فیلمنامه‌نویس کیمیا به ظاهر کار توجه نداشته و شخصیت‌های داستان را استعاره از شخصیت‌های انقلاب گرفته است. بنابراین چندان اهمیت نداده است که وقوع یک طلاق در سریال در بین عموم مردم به مفهوم استعاری آن گرفته نمی‌شود و خود به خود تبلیغ یک جدایی و طلاق برای جوانان خواهد بود.
به نظر می‌رسد در این سریال، «کیمیا» به معنی «انقلاب» است. او از «آرش» که استعاره از «قبل از انقلاب» است، جدا میشود و با فردی که نماد بچه‌های انقلابی است، ازدواج می‌کند. کیمیا فرزند شهیدی را به فرزندخواندگی می‌گیرد.
«آزاده»(آزادگی) آن چیزی است که از فرهنگ ایثار و شهادت به دست آورده‌ایم و باید او را برای بلوغ و پرورش به دست انقلاب (کیمیا) سپرد، اما ضدانقلاب(آرش و وابسته‌های او مثل پدرش) بیکار ننشسته‌اند، آزاده را می‌ربایند و او را در میان فرهنگ بیگانه، «رها» می‌کنند. حالا آزاده، «رها»(ولنگار، بی‌اصل و نسب) شده است، اما انگیزه‌های قوی برای یافتن اصل و هویت واقعی خود دارد. آزاده قرار است به همسری فرزند یک ساواکی(نماد قبل از انقلاب) دربیاید.
این یک پیوند ناخوشایند برای انقلاب اسلامی است و چه بسا در ادامه سناریو پس از آنکه آزاده(در قسمتی که شب گذشته پخش شده و ما هنوز آن را ندیده و بی‌خبریم) مادرش کیمیا را پیدا کرد، به واقعیت پی ببرد و از شهریار(فرزند شاهدوستان) به عنوان یک نامزد، دل بکند و به دامن انقلاب بازگردد! البته شاید هم ماجرا به شکل دیگری ادامه یابد، اما بهتر است هرچه هست همین جا تمام شود و به یک ازدواج و طلاق دیگر نینجامد! زیرا آنچه که ما براساس استعاره‌ها فرض کردیم، در میان مخاطب عام نه دنبال میشود و نه پذیرفته.
ظاهر کار که طلاق کیمیا از آرش است و پیوستن او به عشق واقعی‌اش به دل جوانان می‌نشیند و خیلی‌ها را ترغیب به طلاق برای یافتن «عشق واقعی» می‌کند! البته در سریال کیمیا رفتن آزاده و «رها» شدن او در فرهنگ غرب، چندان هم به عنوان یک «فاجعه» نمایش داده نشده و شاید خیلی‌ها دلشان بخواهد چنین سرنوشتی را تجربه کنند! اینها چیزهایی است که به نظر می‌رسد از ضعف‌های کیمیا باشد. البته ضعف‌های کیمیا تا به این قسمت‌ها!
آرش واقعأ پسته
آرش واقعا جیگر و مهربونه نه پست.
عشق است آرش و صد البته پوریا پورسرخ.واقعا جیگره.
میلیون ها لایک به پوریا پورسرخ به خاطر بازیه فوقالعاده قوی و بی نقصش تو این سریال.سریالو پوریا پورسرخ با نقش قشنگ آرش زیبا و دیدنی کرده.
ایول صد تا لایک خورده حرف سارا خانم.پس معلوم آرش سریالپ جذاب کرده.
من فکر میکنم حالا که رها رفت ایران و آرش از لو رفتن هیچی تو گذشته نمیترسه با کیمیا حقیقت رو به شهریار میگن و با هم همکاری میکنن که مشفق رو تحویل قانون بدن.البته امیدوارم.رها هم پدرشو می بخشه و همه با هم برمیگردن ایران.شهریار هم با رها ازدواج میکنه.این به نظر من بهترین پایان واسه فیلمه
ب گریم کیمیا نگاه کنید خیلی شبیه گریم ستایشه.خدا این عینک رو ازمون نگیره.اما گریم آرش خوشکله.اقای ارمان هم خیلی زیبان.زنده باد آرش.افرین به بازی اقای پورسرخ از حالا طرفدار سرسخت بازی هاشونم.نقش های جدی رو واقعا زیبا بازی میکنن.کاش همچین ادمایی تو واقعیت هم وجود داشتن که از یک بچه یتیم این قدر زیبا مراقبت کنن.خیلی از ادما با بچه ی خودشون این جوری نیستن.اسم فیلم رو باید میزاشتن ارش
وای خدایا ارش رو از شر کیمیا و این نویسنده ی اعصاب خورد کن حفظ بفرما.خخخخ کیمیا اومد فرانسه رها رفت ایران.خدا به داد آرش برسه.فقط امیدوارم دخترش رو از دست نده.پوریا پورسرخ واقعا قشنگ بازی میکنه.گریم هم بهش میاد.خیلی با کلاس نقش پدر آزاده رو بازی میکنه
بابا دمتون گرم ۱۰۷ نفر از طرفدارای ارش منو لایک کردن
قربون همتون
بچه ها یه سوال
گلوریا هاردی اهل کجاس
خیلی خوشگله ینی صداش به ادم ارامش میده
شهریارم قشنگه
سلام .گلوریا هاردی مادرش ایرانی و پدرش فرانسویه.دو ساله ایرانه و با ساعد سهیلی پسر کارگردانمون سهیلی ازدواج کرده.ساعد سهیلی هم بازیگره.
سلام بچه ها.اینکه نشون دادن بابای آرش شبکه سیاسی اونطرفو آورده.تحریم و تورمو آورده خیلی مسخرست.خیلی دیگه.گندش کردن.همین روزاست انقلاب سبز ۸۸رو به بابای آرش ربط بدن.از این جهت خیلی مسخره و خنده داره.معلومه کاملا سفارشی درست شده این سریال و مخصوصا فصل سومش.بازم کیمیا پرید وسط زندگی آرش بدبخت.آرش از دستش خلاصی نداره.فک کنم پیمان فلج شده و کیمیای فداکار.پاش نشسته میخوان مثلا خوبیه کیمیا رو نشون بدن گرچه مقصر اصلی کیمیا بود چون بالاخره تصادف باید یه بلایی آورده باشه سرشون دیگه.الکی که نشون ندادن تصادفو.آرش چه بابا بودن بهش میاد و.چقد بامحبت و باکلاسه.چقد رها رو خوب بزرگ کرده و چقد مهربون.اگه پیش کیمیا بود انقد موفق نمیشد چون آرش همه نظره رفاهشو براش تامین کرده.عشق است آرشو.شخصیت جیگر داستان آرشه.ولی از شخصیت شهرام خوشم میاد هیچی واسش از گذشته مهم نیست.
ببخشید منظورم شهریار بود.اشتباه شهرام نوشتم.
نه پیمان فلج نشده سالم است در یک مصاحبه مستیم از صحنه فیلم در سن میان سالی من او را دیدم سوار برموتور
سلام به همه دوستان گلم که نظر میزارید و وقت میزارید.نظر دوستان دیگه.رو هم.میخونید باسپاس فراوان.من یه مصاحبه از پوریا پورسرخ که tv plus باهاش انجام داده بود تو youtube دیدم که آذر ماه باهاش مصاحبه کرده بودن.میگفت.من خودم با فیلمنامه به جاهایی مشکل داشتم مثل دعوای آرش با کیمیا که خیلی زود شروع شد و میگفت اصلا.نفهمیدم از سر چی بود و واسم جای تعجب بود آرش که اینقد دنبال کیمیا بود.چرا باید تغییر رفتار و شخصیت بده.میگفت چند جلسه با نویسنده و کارگردان سریال گذاشتیم که عوضش کنن و اینقد زود دعوا شروع نشه ولی.نویسنده با اینکه خیلی به.حرفمون.گوش میداد و بعضی جاها رو نظر میدادیم ولی اینو قبول.نکرد عوض کنه.میگفت.عاشق شخصیت آرش بوده و خواسته نشون بده هرکس کروات میزنه و دیدگاش مثل بقیه جوونا اون دوران نبوده بد نیست.مگفت مردم برام کامنت میزارن و یا تو خیابان میبینن منو علت تغییر رفتار آرشو میپرسن یا.جداییشونو نمیدونم چی بگم اصلا.از بس نویسندش چرت و پرت نوشته که بازیگرشم با قصه مشکل داشته و الانم که پخش میشه داره.اگه رها از باباش جدا بشه خیلی مزخرفه چون کیمیا مادر اون نیست فقط چهار سال بزرگش کرد ولی آرش پدرشه و واقعا عجب پدریه و چقد هوای دخترشو داره و هنوزم ازدواج نکرده و رها رو چقدر خوب بزرگ کرده این نشون دهنده اینه که شخصیت آرش تو این سریال سفید و مهربونه.هرچی نویسنده خواست آرشو آدم بده کنه نتونست.حتی چون باباش رابطشو با کیمیا بهم زد به خاطر کاراش .با باباش قطع رابطه کرده و از ثروتش چیزی نگرفته.حتی واسه اینکه.رها رو از دست نده این همه سال.حتی.مادرشم ندید که لو نره.چقد شخصیتش مهربونه اگه ریز بشین رو کاراش میفهمید.از همه بهتر تو سریال شخصیت آرش.پایبند به زندگی.دختری که اصلا ربطی بهش نداشت و.میتونست ازش راحت بگذره و بزرگ کرد و زندگیشو براش گذاشت.خدا.کنه رها ولش نکنه.که البته اینکارو نمیکنه چون آرش براش چیزی کم نزاشته فقط ازش دلخور میشه چون بهش نگفته.آرش کسیو جز رها نداره و.گناه داره و فوق العاده احساسیه اگه رها ولش کنه حتما.داغون.میشه و گناه داره.خداییش رها خیلی صادق و مهربونه.نمیدونم چرا انقد از پیمان و میمیا بدم میاد.امشب کیمیا رو دیدم حالم بد شد و فهمیدم پیمان زندست ناراحت شدم.ولی فکر کنم پیمان فلج شده.ببخشید پرحرفی کردم.ممنون از وقتی که برای خوندن گذاشتید.مرسی دوستان گلم
اینجا هم که کلا همه نظر ها قاطی شده! کلا ایرانی ها نمیشه برن یه جا نظر بدن وآخرش به فحش و بد و بیراه نکشه. اینو میشه تو صفحه همه آدمای معروف دید. بابا یه نظر سنجی درباره سریال بودا. متاسفم من فقط دوست داشتم بیام اینجا نظر بقیه رو هم ببینم در مورد سریال. اینجاهم که اینجوری شد.متاسفم.
فقط اینو بگم سریال در فصل سوم خیلی جذاب شد. و به نظر من دلیلی نداره رها آرشو ول کنه بره پیش کیمیا چون کیمیا نمادر رها نیست فقط سه چهار سال بزرگش کرده.و الان فقط دوست مادرشه. اما آرش این دخترو بزرگ کرده.
زنان نیوز/ “کیمیا” زن سرسختی که برخی اوقات کنجکاوی های نابجا و تعقیب و گریز، تنها مؤلفه انقلابی بودنش است! تفسیر ناقصی از زن دهه ۵۰ است که خودسرانه عمل می کند، عاشق می شود، تصمیم به ازدواج می گیرد، قهر می کند، طلاق عاطفی می گیرد و دوباره به سوی خانه بر می گردد و بار دیگر تصمیم به جدایی را به عمل تبدیل می کند.!
کیمیا” سریالی که نمی توان آن را برداشتی درست از نقش زنان در انقلاب و شاخصه های زنان انقلابی دانست. “کیمیا” دختر دهه نودی اما برگشت داده شده به دهه ۵۰! “کیمیا” نماد یک دختر امروزی که گویی با یک ماشین زمان به گذشته پرتاب شده و سعی دارد برای مردمان آن زمان به بدترین شکل ممکن ادای انقلابی بودن در آورد.
در این نقش بازی کردن نه فیلم نامه ظرفیت دارد و نه بازیگر پیشینه و اعتقاد؛ تمام تلاشش بر پایه یک دست لباس سارافون جذب، روسری و صد البته آرایشی غلیظ است که با آنها نقش پُر رنگ یک دختر انقلابی را با تمام مناسبات رفتاری دختر امروزی به نمایش گذاشته است.
“کیمیا”ی عاقل، “کیمیا”ی جست‌جوگر، “کیمیا”ی تازه عروس انقلابی! کسی است که فردای ازدواجش با پسری که نمی‌داند بخاطر پیداکردن تکیه‌گاه یا از روی جبران خوبی یا لجبازی با رقیب عشقی، سر سفره عقدش نشسته با بدترین نوع آرایش و پیرایش در خارج از خانه با پسر همسایه یا همان رقیب عشقی به طعنه حرف می‌زند.
“کیمیا” زن سرسختی که برخی کنجکاوی هایی بی جا، تعقیب و گریز تنها مؤلفه انقلابی بودنش است! تفسیر افتضاحی از زن دهه ۵۰ است که خودسرانه عمل می کند، عاشق می شود، تصمیم به ازدواج می گیرد، قهر می کند، طلاق عاطفی می گیرد و دوباره به سوی خانه بر می گردد و بار دیگر تصمیم به جدایی را به عمل تبدیل می کند!
بازیگر نقش اول سریال کیمیا ، دختر انقلابی! هیچ‌گاه درست و حسابی بر سجاده نماز قرار نگرفته است ،هیچ‌گاه پوشش یک دختر انقلابی و مؤمن را نداشته است، هیچ‌گاه در پس لوس بازی‌هایش نتوانست ادای یک دختر مستقل و فهمیده را در بیاورد، تصمیم گیری های درستش به مراتب کمتر از تصمیمات نادرستش است، هیچ‌گاه احترام پدر و مادر در تصمیماتش دیده نشده است و فقط او به زبان عاشق پدرش بوده ؛ پدری که حتی سعی نکرد به اندازه ۲ سال تا آمدنش ازدواج خود را به تأخیر اندازد و با این همه دلدادگی افسردگی بگیرد!
و این فیلم فقط و فقط توهین به دختران انقلابی و شعور مردم بود، به تمسخر گرفتن وجه زن مبارز انقلابی، خط بطلان کشیدن به فرهنگ ها و باید ها و نبایدهای قریب ۴۰ سال پیش درست اوایل انقلاب اسلامی !
زن انقلابی دهه ۵۰ زنی است که همدوش مردان وارد عرصه های سیاسی و اجتماعی می شود، آنقدر پخته عمل می کند و آنقدر ظریف به همه چیز نگاه می کند که نه تنها خود را به خطر نمی اندازد بلکه دیگران را نیز از خطر و اشتباه دور می کند.
زن انقلابی دهه ۵۰ پوشش آنقدر هست که روسری بلندی حداقل زیینت حفظ حجابش باشد.
زن انقلابی دهه ۵۰ شناخت و بصیرتش نسبت به آرمان هایش آنقدر هست که بداند چه کسی را برای ازدواج انتخاب کند و چگونه لباس بپوشد و نشست و برخاست داشته باشد.
از این موارد که بگذریم وارد فاز جدید این سریال می شویم آنجا که کیمیا به اشتباه خود پی می برد. ناگاه بعد از شکست عشقی و برچسب مطلقه خوردن ای وای “کیمیا” حجاب برتر را کشف کرد، بله این نگاه کارگردان است زن شکست خورده که نباید خوش پوش و زیبا و آرایش کرده باشد.!و این تکرار توهین به زن چادری است؛ شاید هم یک پیام دارد که ما نمی دانیم!
سریال جایی با سکته فرهنگی دیگری روبه رو می شود که “نرگس” دوست “کیمیا” که از قبل وِرد عاشقی و محبت “پیمان” را در گوش دوستش زمزمه میکرد و او را از ازدواج با ” آرش” برحذر می‌‌داشت و صدالبته طعنه‌های زیادی هم در بخشی از فیلم از کیمیا شنید! حالا در مقام یک دوست تحصیل کرده، سنگ کیمیای مطلقه دهه ۶۰ را به سینه می‌کوبد و پسرخاله اش را که حداقل یک چهره انقلابی را به نمایش گذاشته است، مجرم ازدواج ناموفق کیمیا می داند و از او می‌خواهد تکلیف کیمیا را روشن کند.!
و صد پله متعجبانه‌تر اینکه ” پیمان خان” مرد دهه ۶۰ زنی مطلقه که به عشق او پاسخ مثبت نداده و حال با بچه‌ای شش ساله زندگی می‌کند، با نگاه به ازدواج در سال های کنونی برای زندگی می‌پسندد.
البته ” نرگس” انقلابی هم در پس مبارزات خود عاشقی داشت، سینه چاک و او هم نرد عشق می باخت در مبارزاتش……این نگاه یک نویسنده به بچه های انقلاب است، جوانانی که نمی دانند عاشق اند یا انقلابی! نکند نویسنده سعی داشت بگوید ” پیمان ” و ” فرشید” مشتی نمونه از خروار مردان انقلابی بودند که در پس مبارزات انقلابی چشمی هم به دختران داشتند شاید هم وقتی به این راحتی با هم صحبت می کنند دوست پسر و دختر بودند!
تمام نکته اینجاست که این قصه ضعیف که سعی دارد در پس عاشقانه‌های کیمیا خود را در خانه‌ها جا دهد اگر بیش از این ادامه یابد قطعا باید “پیمان” در جنگ کشته شود و دوباره عشقی جدید و ایثاری جدید از سوی کیمیا تا دنباله این سریال را بشود نگاه کرد…
توجه به این نکات کمترین تویع از دست اندرکاران سریالی است که طولانی ترین زمان ساخت را به خود اختصاص داده است، اینکه مراقب باشد که روسری بازیگران زنش، روسری های مد امروز یعنی، دهه ۹۰ نباشد. لوازم آشپرخانه و پرده اتاق ها مد امروزه نباشد! تکه کلام هایی که امروز جوانان برای هم به شوخی خرج می کنند از دهان بازیگران این فیلم خارج نشود! …
کاش نویسنده و کارگران و تهیه کننده و اصلا کلیت سازمان صدا و سیما این را قبول داشتند که فیلم‌ها و داستان‌های آنها برای نوجوانان که هنوز واقعیت زندگی را به درستی درک نکرده‌اند و گرسنگی نچشیده‌اند که عاشقی یادشان برود، یک الگو است و از این پس هر دختری می‌توان فکر کند برای تهییج رقیب خود، انتقام، پیدا کردن یک تکیه‌گاه یا هر چیز دیگری باید دلباخت و اگر اشتباه کرد، قطعا مردی خواهد بود که از قبل او را دوست داشته و با شکستش دوباره به سمت او برمی‌گردد ، چرا که کیمیای قصه شبکه ۲ اینگونه سرنوشتش رقم خورد و در پس هم داستانی واقعیتی است و صد پله بدتر که اگر زن جوانی فکر کند در کنار همسرش همیشه مردی هست که از نوجوانی او را می‌خواسته و حاضر است اگر زندگی‌اش بهم خورد او را به زیباترین شکل ممکن عقد خود کند.!
و قطعا پسران هم با الگوبرداری از ” پیمان” توقع دارند خانواده‌هایشان در برابر انتخاب آنها که میتواند یک بیوه زن با بچه‌ای شش ساله باشد سرتعظیم فروآورده و با او پیوند زناشویی ببندند و قطعا هم تا آخر عمر پشیمان نخواهند شد….
یک کلام سریال ضعیف ” کیمیا” به مسلخ بردن نگاه، سبک زندگی و شاخصه‌های یک دختر انقلابی است .