امازینگ / رپورتاژ آگهی /  پنج مورد از بهترین اشعار درباره عشق که تا کنون سروده شده اند

 پنج مورد از بهترین اشعار درباره عشق که تا کنون سروده شده اند

 پنج مورد از بهترین اشعار درباره عشق که تا کنون سروده شده اند

خواندن کتاب در کافی شاپ

شعر غذای عشق است و عشقی که بدون شعر بماند؛ چیزی کم خواهد داشت. درست آنجایی که حرف‌های روزمره و قربان صدقه رفتن‌ها دیگر کارکردشان را از دست می‌دهند؛ شعر می‌آید تا «دوستت دارم» را به زبان تازه‌ای بگوید؛ زبانی که بارها و بارها می‌توان شنید و از آن خسته نشد. اگر شما هم به دنبال اشعار عاشقانه‌ای هستید که توانسته‌اند عاشقانه‌های بسیاری از نسل‌ها را بسازند؛ این مقاله را از دست ندهید.


۱- عاشقانه‌های احمد شاملو

فروردین ماه سال ۱۳۵۱ شعری پا دنیای ادبیات گذاشت که تا به امروز مشابهش نیامده است؛ شعری عاشقانه به نام شبانه سروده احمد شاملو که این طور آغاز می‌شود:
مرا تو بی سببی نیستی/ به راستی صلت کدام قصیده‌ای/ ای غزل؟/ ستاره باران جواب کدام سلامی/ به آفتاب/ از دریچه تاریک؟/ کلام از نگاه تو شکل می‌بندد/ خوشا نظر بازیا که تو آغاز می‌کنی
به جز این شعر که به نوعی از مشهورترین اشعار عاشقانه شاملو به حساب می‌آید؛ شاملو استاد خلق تصاویر بی نظیر عاشقانه دیگری است:
چه بی‌تابانه می‌خواهمت/ ای دوری‌ات آزمون تلخ زنده به گوری/ چه بی‌تابانه تو را طلب می‌کنم/ بر پشت سمندی/ گویی نو زین/ که قرارش نیست. و فاصله/ تجربه‌ای بیهوده است
مجموعه اشعار احمد شاملو به راحتی در فهرست چند کتاب با مضمون عاشقانه که تضمین می‌کنیم با خواندن آن‌ها مجذوب‌شان خواهید شد، قرار می‌گیرند که در این مطلب آورده شده‌اند و می‌توانند تصاویر تازه‌ای از عشق را پیش رویتان بگذارند.

سیمین دانشور

۲- عاشقانه‌های فریدون مشیری

فریدون مشیری شاعر زیباترین لحظات عاشقانه است که تا به امروز هم جاودان مانده‌اند. کمتر کسی پیدا می‌شود که شعر زیبای کوچه را از او نخوانده باشد و دل به تصاویر روشنش نداده باشد:
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم/ همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم/ شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم/ شدم آن عاشق دیوانه که بودم
برای بیان احساسات عاشقانه و دلتنگی پیش آمده از رفتن معشوق، کوچه قطعا یکی از زیباترین اشعاری است که تا به حال سروده شده است؛ اما زیبایی اشعار مشیری تنها به وصف هجران محدود نمی‌شود؛ گویی که جایی به زیبایی می‌گوید:
بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست/ اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست/ کاش می‌گفتی چیست/ آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
او جای دیگری هم در باب جمله دوستت دارم، اینگونه می‌سراید:
«دوستت دارم» را/ من دلاویزترین شعر جهان یافته‌ام/ این گل سرخ من است…./تو هم ای خوب من/این نکته به تکرار بگو/ این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت/ نه به یک بار و به ده بار؛ که صد بار بگو/ دوستم داری را از من بسیار بپرس/ دوستت دارم را با من بسیار بگو
برای خواندن اشعار بیشتر از فریدون مشیری به این لینک مراجعه کنید.

۳- عاشقانه‌های حمید مصدق

حمید مصدق شاعر بسیاری از عاشقانه‌های زیبای ادبیات پارسی است که بعضی از آن‌ها نسبت به سایر شعرهایش از شهرت بیشتری برخوردار هستند:
تو به من خندیدی و نمی‌دانستی/ من به چه دلهره از باغچه همسایه/ سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید/ سیب را دست تو دید/ غصب آلوده به من کرد نگاه/ سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز/ سال‌هاست که در گوش من آرام آرام/ خش خش گام تو تکرار کنان/ می‌دهد آزارم/ و من اندیشه کنان/ غرق این پندارم/ که چرا خانه کوچک ما سیب نداشت
یکی دیگر از اشعار معروف این شاعر شهرضایی شعری است که در ادامه می‌خوانید:
وای باران! باران!/ شیشه پنجره را باران شست/ از دل من اما/ چه کسی نقش تو را خواهد شست
آسمان سربی رنگ/ من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ/ می‌پرد مرغ نگاهم تا دور/ وای باران، باران/ پر مرغان نگاهم را شست
یا جای دیگری در فراغ معشوق اینگونه می‌نویسد:
من گمان می‌کردم/ دوستی همچون سروی سرسبز/ چار فصلش همه آراستگی‌ست/ من چه می‌دانستم هیبت باد زمستانی هست/ من چه می‌دانستم سبزه می‌پژمرد از بی ‌آبی/ سبزه یخ می‌زند از سردی دی/ من چه می‌دانستم/ دل هر کس دل نیست/ قلب‌ها زآهن و سنگ/ قلب‌ها بی‌خبر از عاطفه‌اند

۴- عاشقانه‌های هوشنگ ابتهاج

هوشنگ ابتهاج متخلص به ه.ا. سایه یکی دیگر از شاعرانی است که خواندن اشعار عاشقانه‌اش تصاویر خیال انگیز و بی‌نظیر را پیش روی شما می‌گذارد؛ اشعاری که بسیاری‌شان را خوانندگان مطرح کشورمان هم خوانده‌اند و به بخشی از زمزمه‌های ما تبدیل شده‌اند، بنابراین مطالعه آثار و کتاب های هوشنگ ابتهاج از جمله کارهایی است که حتما باید انجام داد.
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست/ تا اشارات نظر نامه رسان من و توست/ گوش کن! با لب خاموش سخن می‌گویم/ پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست/ روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید/ حالیا چشم جهانی نگران من و توست/ گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید/ همه جا زمزمه عشق نهان من و توست

یکی ازدیگر شعار ه. ا. سایه که به ویژه این روزها با خوانش خود استاد منتشر شده و نظرهای بسیاری به خود جلب کرده است، شعری است که در ادامه می‌خوانید؛ شعری زیبا که از دید کودکی شروع می‌شود و به ضربه‌ای بزرگ منجر خواهد شد:

خانه دلتنگ غروبی خفه بود/ مثل امروز که تنگ است دلم/ پدرم گفت چراغ/ و شب از شب پر شد/ من به خود گفتم یک روز گذشت/ مادرم آه کشید: «زود برخواهد گشت»/ ابری آهسته به چشمم لغزید/ و سپس خوابم برد/ که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد/ آری آن روز چو می‌رفت کسی داشتم آمدنش را باور/ من نمیدانستم معنی «هرگز» را/ تو چرا باز نگشتی دیگر؟

۵- عاشقانه‌های سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی را نیمای غزل می‌نامند؛ غزلیات این شاعر مضامین متفاوتی دارند و از زیباترین مضامین آن‌ها می‌توان به عاشقانه‌های شاعر اشاره کرد. عاشقانه‌هایی که چندین نمونه از آن‌ها را همایون شجریان خوانده است و در این مطلب به عناوین آن‌ها به طور کامل‌تری اشاره شده است. آهنگ‌های «کولی» با مطلع «رفت آن سوار کولی؛ با خود تو را نبرده» و چرا رفتی از جمله شعرهای عاشقانه تلخ اما بسیار زیبای سیمین بهبهانی هستند. بهبهانی اشعار بسیار زیبای دیگری هم در کارنامه خود دارد که خواندن هر کدام از آن‌ها بسیار شیرین است:
چه گویمت که تو خود با خبر ز حال منی/ چو جان نهان شده در جسم پر ملال منی/ چنین که می‌گذری تلخ بر من از سر قهر/ گمان برم که غم‌انگیز ماه و سال منی/ خموش و گوشه نشینم؛ مگر نگاه توام؟/ لطیف و دور گریزی؛ مگر خیال منی/ ز چند و چون شب دوری‌ات چه می‌پرسم/ سیاه چشمی و خود پاسخ سوال منی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.