اس ام اس , مدل ,فال,دکوراسیون,آرایش و زیبایی
داستان و پشت صحنه سریال کیمیا
زمان پخش سریال کیمیا
سریال کیمیا به کارگردانی جواد افشار و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی با حمایت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و به سفارش گروه فیلم‌های تلویزیونی شبکه دو سیما ساخته شده است. این مجموعه روایتگر داستانی در سه مقطع زمانی قبل از انقلاب، دوره جنگ و زمان حال به نویسندگی مسعود بهبهانی نیا می باشد. تولید این مجموعه آذر ماه سال ۹۲ در ۱۱۰ قسمت آغاز شده که در نوع خود در میان سایر سریال های ایرانی رکورد می باشد. ۶۰ درصد فیلمبرداری مجموعه تلویزیونی کیمیا در تهران، ۱۰ درصد در خرمشهر و مابقی در دو کشور خارجی صورت گرفته و جالب است بدانید که این سریال بیش از ۳۰۰ بازیگر و شخصیت دارد. طبق آخرین خبرها زمان پخش این سریال از هفته ى اول مهر ۹۴ هرشب، ساعت ۲۱:۳۰ اعلام شده است.
سریال کیمیا
داستان سریال کیمیا
کیمیا که در سه مقطع زمانی قبل از انقلاب، دوره جنگ و زمان حال روایت می‌شود، بیانگر داستانی است که در خلال آن تحولات جامعه، پدر و دختری را مقابل هم قرار داده است. دختر خانواده که کیمیا نام دارد پرسشگر و معترض است و در مقابل او پدری قرار دارد که نظامی، منضبط و پایبند به قانون است. سیر حوادثی که در زندگی این خانواده رخ می‌دهد آنها را درگیر توطئه و دسیسه‌ای بزرگ و شیطانی می‌کند و کیمیا با تلاشی خستگی ناپذیر درصدد نجات خانواده برمی آید و به این ترتیب او تبدیل به زنی مقاوم و استوار می‌شود؛ زنی مشابه هزاران زن ایرانی مسلمان که برای حفظ خانواده از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند.
سکانسی از سریال کیمیا
اسامی بازیگران سریال کیمیا
مجموعه کیمیا بیش از ۳۰۰ بازیگر و کاراکتر داشته که مشهورترین آنان عبارتند از : مهراوه شریفی نیا – حسن پورشیرازی – آزیتا حاجیان – پوریا پورسرخ – آرش مجیدی – سید مهرداد ضیایی – عطا عمرانی – مهدی امیر کاظمی – کاظم هژیرآزاد – رضا توکلی – علی شادمان – حسین توشه – کوروش زارعی – فریبا طالبی – نسرین نیک – وحید رهبانی – شهین تسلیمی – مهدی پاکدل – آشا محرابی – گلوریا هاردی – سودابه بیضایی – مالک سراج – عبدالحلیم تقلابی – ابتسام بقلایی – نوید خدا‌شناس – محسن مجلس آرا – میرفرخ هاشمیان و …
پشت صحنه سریال کیمیا
عوامل پشت صحنه سریال کیمیا
کارگردان : جواد افشار
تهیه‌کننده : محمدرضا شفیعی
نویسنده: مسعود بهبهانی نیا
سرپرست گروه کارگردانی و برنامه ریزی: فرید سجادی حسینی
دستیاران کارگردان: حسین دیردار، مسعود حانمی
برنامه ریز : هانیه بساتینی
مدیر تصویربرداری: علیرضا رنجبران
صدابردار: فرشید احمدی
مشاور و مدیر هنری: دکتر محمدرضا شجاعی
طراح گریم: امیر اسکندری
طراح صحنه و لباس (اول) : بهزاد جعفری
طراح صحنه و لباس (دوم) : محمدحسین کریمی
جلوه های ویژه میدانی: محمدرضا شریفی راد
جلوه های ویژه رایانه ای : حسن ایزدی
عکاس: محمدحسن سعادت هندی
مدیر تولید: فرشید رئوفی
دستیار تهیه کننده: سعید پروینی
مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری وصف صبا
نمایی از سریال کیمیا
عوامل پشت صحنه سریال کیمیا
عکس بازیگران سریال کیمیا
مهراوه شریفی نیا بازیگر سریال کیمیا
داستان و عکس های بازیگران و پشت صحنه سریال کیمیا از شبکه دو
بازیگر زن سریال کیمیا
احمد پور شیرازی در سریال کیمیا
عکس بازیگران سریال کیمیا
فیلمبرداری سریال کیمیا با بازی آزیتا حاجیان
تصاویر جدید سریال تلویزیونی کیمیا
مجموعه تلویزیونی کیمیا از شبکه دو
داستان و عکس های بازیگران و پشت صحنه سریال کیمیا از شبکه دو
کارگردان و بازیگران مرد سریال کیمیا
داستان و عکس های بازیگران و پشت صحنه سریال کیمیا از شبکه دو
داستان و عکس های بازیگران و پشت صحنه سریال کیمیا از شبکه دو
پشت صحنه سریال کیمیا
داستان و عکس های بازیگران و پشت صحنه سریال کیمیا از شبکه دو
اتاق گریم سریال کیمیا
پوریا پورسرخ
پشت صحنه سریال کیمیا
پوریا پورسرخ در پشت صحنه سریال کیمیا
سریال کیمیا
عکس های مهراوه شریفی نیا
پوریا پورسرخ
سریال پریا
تمام شد کیمیا . ولی کاش می فهمیدیم فرزانه چرا اینطور شد آیا آرش اون بلا سر ش آورد چرا انقد از آرش بد
گفت و هر دوشون مردند . کاش حداقل آرش زنده می موند آزاده هم نرفت جنازه ش رو بیاره شاید نمرده آخه حتی قبرش هم نشان ندادند که آزاده مثلا آوردش ایران . بعدش این سریال همش حدسیه باید حدس بزنیم چی شده خب ی پایان خوب میزشتید چرا آخربیشتر سریال بگیم چرا اینطور تمام شد من هر سریالی که می خوام ببینم آرزو دارم آخرش خوب بشه همه چی. دلم خیلی برای آرش سوخت عجب سرنوشتی داشت رها دوسش داشت ولی بعد از اینکه آمد ایران و مادرش رو پیدا کرد ی سری هم میزد پدرش بد نبود این همه سال بزرگش کرد واقعا اعصابم خورده از غربت مردن آرش کاش لاقل یکی پیشش بود لجظه مرگش
سرنوشت آرش خیلی غم انگیز بود خیلی اشک منو درآورد کیمیا گفت دنیای متفاوتی داشتیم اما آرش که خیلی پایبند، باعاطفه بود حتی خودش هم اعتراف کرد که نمیتونه خوبی هاش رو فرآموش کنه اونجاش اعتراف سنگینی کرد فهمید که سرنوشت آرش دست خودش نبوده و آدم بدی نبوده و به قولی آدم بدشانسی بوده و کیمیا هم بالاخره دلش به حالش سوخت ..
فیلم خوبی بود ولی آخرش بد تموت شد. بهرحال خسته نباشید.
بچه ها خوشحال شدم که نظراتم رو اینجا گذاشتم. کامنت ها و تفسیرها و نظرات هر کسی نشون دهنده شخصیت اون فرد هستند.بعضی به دلخواه خودشون حتی اتفاقاتی که تو فیلم هم نیفتاده رو تفسیر میکنند و فقط نظر خودشون رو قبول دارند. به هر حال از همه تون خداحافظی میکنم. موفق باشید.
یا خدا, یا امام زمان, یا……. یعنی من موندم واسه این هم خودخواهی, خود برتربینی, خود باهوش بینی و دیگران رو احمق فرض کردن. فقط خودشون میفهمند بقیه گیج و گاوند. خدایا مگه میشه مگه همچین ادمهایی هم هستند.
سلام.خیلی خوشحالم که باز کامنت تورو خوندم رهاجون.اطلاعاتت خیلی بالاست.دیگه به کیمیا عادت کرده بودیم.حیف شد تموم شد.راستی آزاده گلوریا هاردی الان ایران زندگی میکنه؟مسلمون شده؟کی با پسر کارگردان سهیلی زاده ازدواج کرد؟ازاولم بازیگر بود؟
راستی آقا سامی من اگه به قول شما بی چاک ودهنم فقط برای یک نفر بودم اونم حتما دلیلش را میدونید کامنتهای بی ادبانشون بود که منم جوابشون رادادم بعدشم شهره جان خودرها به شهریار گفت تو بیگناهی الانم چون خودش رفته سراغ مشفق چندسال زندان افتاد اون در واقع قاتل اصلی پدر ومادرش کشت هرچند شاید بیشتر بشه گفت معاونت در قتل کرده یا حکم آمر راداشته درهرصورت الان خیلی نمیشه الان گفت که شهریار گناهکاره و رها بخواد ازش جداشه تازه مطمئنارها هم از مشفق به خاطر کشته شدن آرش متنفرباشه بنابر این شهریا ررا گناهکار نمیدونه اون پلیس که کیمیا را با اسم کوچیک صدا میکرد احتمالا از دوستای پیمان بوده که باهاشون راحتبوده رها به آرش میگه آش شهریارم بکیمیا میگه کیمیا یک خانم بهش اضافه نمیکنه . که البته نویسنده گفته این به خاطر صمیمی بودنه تو خارج از ایان این طوری پدرومادرشون را صدا میکنند .تازه توقسمت آخرم رها یکجاهم باز کیمیا را به اسم کوچیک صدا میکرد همینکه به پمان نه میگه میگه پیمان نه بابا نشون دهنده این هست که چون آرش راپدرش میدونه با اسم کوچیک صدا میکنه حتی کیمیارو اما پیمان فقط آقا پیمانه .
با لیلا بودم خانم عزیز.
سلام بچهها برخی از نظرات من هم درکامنتهای شماهست مثل بازگونشدن ازدواج فرزانه خوشگذانی مشفق باچندتازن تو این سن وسال اونم چندماه بعد از مرگ پسرش پسری که به خاطر اینکه اون پیش خودش نگه داره زندگیش به هم زداون همه میگن رها بی وفاست پدرومادر که باید بیشتر از بچه ها وفادار باشند مشفق که از لحاظ وفادای بئتر بود از پدر ومادر بیشتر انتظارهست که برای همیشه سوگوا ر بچه هاشون باشند راستی سفر مشهدشون چیشد میگم نکنه قضیه ازدواج فرزانه وسرنوشتش مثل مادرش بودهتازه تا اونجایی که میدونم بازیگر پسر بچه ای که توفیلم بچه های آسمان بازی میکردهم توکیمیا بازی میکرد اسمشم بود اما نمیدونم چانشونش ندادند تازه آخر سریال میدونم توفرانسه قار بود تموم بشه که به خاطر اون بمب گذاری واینا ویزاشون لغوشد خب شاید قرار بوده اونجامنشون بدن که کیمیا ورها رفتند دنبال جنازه آرش بعدشم هابی وفا نبود مگه نگفتند از وقتی فهمیده همش داره گریه میکنه تازه جنازه آرشم میخواد بیاره ایران ازاده فقط محل زندگیش عوض کرد کسی را فراموش نکرد منتظر شهریار هم موند خود کارگردان گفته بود قسمت آخر شخصیتها اصلی از جمله کیمیا آرش رها وشهریار رستگار میشند البته به نظر من میتونستند کاری کنند که آرش نمیره اما در عین حال دینش را به کیمیا اداکنه خب چه لزومیداشت بره پاپدرش دعواکنه سکیمیا یک دفعه توخونه خودش تلفنی به کیمیا اطلاع میدادکه جونش درخطرهیا مثل افشین اون برگه های دفتر خاطرات محبوبه را برای شهریار ایمیل کد وازقتل جلوگیری میکرد اصلا من نمیدونم چراهمون موقع که افشین اونارا ایمیل کرد یا شهریار تو ایران توزندان بود اون برگه هاا به عنوان مدک به پلیس نشون ندادند تااز طریق پچلیس بین الملل خودشون مشفق دستگیر کنند که از اونور شهریار خودش نره سراغ مشفق که بیچاره قاتل نشه وحبس نکشه به نظرمن آزاده وشهریار گذشته کیمیا وآرش بودن ا ما نشون داد که اونا راه متفاوتر از کیمیا و آرش را انتخاب کدند علی الخصوص شهریار که خیلی زودتر از آرش سعی کرد مسیر زندگیش راعوض کرد ولی واقعا کاش یک مراسم تشییع جنازه آرش اول یکی از دوستان گفت میخوان کیمیای دو ا بسازند میخواستم بگم یکی سری تتو صفحه نویسنده این را ازش خواستند د رواقع از دید آرش ولی الان خودم دلم میخواد باشه چون خیلی ابهامات مونده ازجمله ونشدن دروغهای فرزانه ازدواجش علت فلج شدنش وخیلی چیزای دیگه که دوستان اشاره کردنداینکه مثلا تو سری دو آرش زنده باشه اما به خاطر جدانشدن کیمیا ورها فداکاری کرده باشه وخودش را تو ذهن اونا کشته باشه البته امکان نداره چون احتمالا جنازه آرش اومدهعایران نه اینکه یک چیزی تومایه های مزدترس باشه که بشه سرنوشت شهریار ورها هم معلوم بشه شاید تو فصل دو کیمیا و آرش یک جوری دوباره بهم میرسیدند البته شااید آرش اون دنیا حداقل به رویا رسیده باشه میتونند هم این با ازنگاه آش بسازند یا ازاول بسازند واین دفعه ازهمون اول کیمیا بتونه آرش راتغییر بده یعنی میشه نه فکر نمیکنمولی واقعا با وجود اینکه یکمقدارخسته شده بودم اما با این حال دلم برای سیال تنگ شده همین الن این شع شهرزاد به ذهنم رسید نشد که ازدلم جداکنم تورو نشد که بی دهن صداکنم تورواین هم وصف حالالان من بود از تمومشدن سریال هم میتونه وصف حال آرش دم اخری به کیمیا باشه که آخرش داشت بهش فکر میکرد حالا هچی بود ازمرگش ناراحت شدهب ود حالا هرکاری کرده بود دم آخری جبران کرده بود حقش این نبود خب دیگه آدما با انتخاباشون مسیر زندگیشون وسنوشتشون راتعین میکنند این اتفاقاتیهم که توی زندگی آرش افتاد نتیجه تصمیما تش بود کاش زودتر تصمیمش میگرفت وپدرش لو میداد وزندگیش با کیمیا به هم نمیخورد .راستی دیدید هی گفتید کیمیا رها وشهریارم ازهم جدا میکنه نکرد هی گفتیدر ها هم چادری میکنه اما نکرد دیدید د مورد کیمیا اشتباه میکنید .
اگه خود کارگردان هم بیاد اینجا بگه غلط کردم بخدا سریال چرتی ساختم تو راضی نمیشی که واقعا چرت بوده و بازم تعریف میکنی چون تعصب داری و تعصب آدمو کور و کر میکنه…امیدوارم به راه راست هدایت بشی
سلام.این اسمش تعصب نیست.خود رهاجون هم گفت این فیلم اشکالات کوچیکی داشت ولی در کل خوب بود براش زحمت کشیدن.رهاجون براساس منطق به همه چی نگاه میکرد.کارش درست بود.
لیلا جون به نظر من یه جورایی از هم جداشون کردن.اون موقع که رها به شهریار گفت منتظرت میمونم مال قبل از کشتن مشفق بود.اینطور که نشون دادن بعد ازاینکه شهریار از زندان ازاد میشه برمیگرده فرانسه مشفق رو میکشه میفته زندان.خود کیمیا گفت تصمیم با رها ست چون شهریار ممکن سالهای زیادی رو تو زندون باشه.برداشت من اینه که شهریار ورها به هم نمیرسن.چون هیچ وقت نمیان نشون بدن بچه شهید بره با بچه ساواکی ازدواج کنه
سلام.رها وشهریار مگه از هم جدا شدن شهره خانم؟کیمیا گفت تصمیم با آزاده ست.یعنی جدامیشن؟نه بابا اگه اینطور باشه واقعا آخرشو خراب کردن.ولی فکر نکنم چون آزاده میگفت منتظرت میمونم.منم حرصم درومد از اینکه آرش بیچاره اونطوری مرد ولی مشفق جنایتکار داشت ول نیگشت وراحت به کاراش ادامه میداد. چه دل سنگی داره.راستی پلیس فرانسه چرا دستگیرش نکرد؟خیلی عحیبه.یعنی اگه شهریار بیچاره نمیکشتتش اونم نباید به سزای اعمالش میرسید؟شهریار به خاطر اینکه یه جنایتکارو کشت باید چند سال زندان بمونه؟خوب هر کی جاش بود همین کارو میکرد دیگه.امشب پشت صحنه شو میده همون ساعت.
چقد خوب میشد اگه کیمیا یا پیمان میمردن حداقل یه ذره دلمون خنک میشد.بچه ها یه سوال پدر پسری که اومد خواستگاری سحر اسمش یادم نیست خود نویسنده سریال نبود؟؟اخه خیلی شبیه اون بود
بله خودش بوده در مصاحبه اش گفته بقیه اصرار کردن من هم بازی کردم شاید از این به بعد بازیگر بشم اخه این فرد روان پریش خیلی خوب نوشت حالا نوبت هنر نماییش در هنرپیشگی است. اسمان ریسمان باف
اون کامنت بالایی منظورم شهریار بود ببخشید
سلام.منظورش این بود که اون دوتا آدمای مشفقو هول داد ودستگیرشون کردن.نه کیمیا
واقعا فرزانه با کی ازدواج کرده بود
چرا فرزانه اون ریختی شده بود
راستی تو قسمت اخر سحر گفت ارش اگه مامانو هول نمیداد
مگه ارش مامانشو هول داد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ریدن تو فیلم نامه اون نویسنده ی کچل معلوم نیس خصومت داشته با کاراکتر آرش:)))مرتیکه مازوخیسمی
اسم سریال باید سوتیا یا سوتی دلان یا سوتی ها میبود. دیگه کسی گلایه نمبکرد
واقعا
سلام به همه دوستان
بالاخره به سلامتی این سریال صد وده قسمتی که صد وده شب مارو حدود یک ساعت سرگرم میکرد تموم شد با همه شیرینی وتلخی وسوتی هاش!
نمیشه گفت سریال قوی بود ولی نمیشه هم گفت که خیلی ضعیف بود.
در کل قابل دیدن بود ولی نه اونقدر که میخکوب کنه
از بازی آقای پور سرخ وخانم شریفی نیا وخانم حاجیان تشکر میکنم فقط خواستم بگم مهراوه جون دمت کرد دوفصل اولو خوب بازی کردی ولی فصل سومو نه زیاد!
یه کم از کارگردان محترم فقط تعجب میکنم. همه سوتی ها به کنار ولی اینکه آزاده دختر یه زن ومرد جنوبی سبزه رو با چشم وموی مشکی چه طوری چشماش رنگی میشه وموهاش بور وپوستش روشن؟
اگه یکی منو از این گیجی در بیاره ممنون میشم.
چقد قسمت اخرش مسخره بود.بیچاره ارش که این همه سال به یه ادم نمک نشناسی مثل رها محبت کرد.واقعا رها لیاقت محبت ارش رو نداشت.کیمیا تا تیرخورد چقد رها ناراحت شد ولی وقتی فهمید ارش مرده انگارنه انگار!بیشترازهمه حرصم ازاین میگیره مشفق اون همه جنایت کرد ولی باز داشت خوش وخرم زندگی میکرد.یعنی اگه شهریار مشفق رو نمیکشت هیچوقت مشفق تاوان کاراشو پس نمیداد.راستس بچه ها دقت کردین اخرش نشون ندادن که رها با شهریار ازدواج کنه.چون رها فرزندشهید وشهریار پدرش ساواکیه.کاری کردن که این دوتا ازهم جدا شن
من اگه میخواستم این فیلم رو بنویسم نقش کیمیا رو جوری مینوشتم که جدا از تاثیر بقیه روش خودش فکر کنه نه از اول تحت تاثیر حرف ها و کارهای بقیه قرار بگیره.دختری که واسه حفظ زندگیش با ارش میجنگه.دختری که به کار پدرش افتخار میکنه و به درستیش ایمان داره.کسی که اشتباهات شوهرش رو بهش میگه مشکلش رو خودش حل میکنه و سریع قهر نمیکنه و مشکلش رو پیش مادرش نمیبره.مهری رو زنی مینوشتم که دخترش رو راهنمائی کنه نه تشویق به طلاقش کنه.یک دختر با این خصوصیات هم به فیلم اضافه میکردم تا پیمان عاشقش بشه با هم ازدواج کنن.ماجرای اومدن ساواکی ها (عراقی ها)برای بردن محموله رو هم از فیلم حذ. میکردم مسخره بود.ارش و کیمیا ازاده رو بزرگ میکردن و برای تحصیل ب خارج میفرستادن اون جا با شهریار اشنا میشد و بقیه ی اتفاق ها اما ارش رو اخ. فیلم نمیکشتم.مشفق هم توسط پلیس دستگیر میشد و در ایران محاکمه و اعدام میشد.رها و شهریار هم ازدواج میکردن.یک پایان عالی به نظر من میشد بد اموزی هم نداشت. کیمیا هم ت حدودی قهرمان میشد.الان نقش مرد ها به عنوان قهرمان مشخصه.ارش نماد عشق و پایبندی به زندگی شده.پیمان نماد یک ادمی که خودش رو به پول نمیفروشه. فرخ نماد درست کاری.اما زن ها هیچ کار بزرگی انجام ندادن
رها که یه احمق بیشعور بود بره بمیره تو خاطراتی که براش ساختن،لیاقت اون ز ندگی و اون پدر مهربونو نداشت واقعا
خب فیلم پر از ناعدالتی هم تموم شد نه دروغ های فرزانه در مورد ارش معلوم شد نه معلوم شد فرزانه با کی ازدواج کرده و چرا این جوری شده.این رها چرا پدرش رو ارش خطاب میکرد؟؟؟من که هر بار میگفت ارش اعصابم خراب میشد.کلا پلیس فرانسه رو بردن زیر سوال مشفق چرا ازاد بود؟؟؟کلی ادم کشه بود.چرا شهریار به خاطر کشتن این جنایتکار باید کلی تو زندان بمونه؟؟؟کیمیا خانوم منت گذاشتن ارش رو بخشیدن در حالی که باید برعکس باشه چون کیمیا با خودخواهی و بی رحمی نمیزاشت ارش بچه ای که با عشق بزرگش کرده بود رو ببینه و محبورش کرد بچه رو ببره خارج چون دروغ های همه رو قبول میکرد اما اصلا از شوهرش حمایت نکرد.چون هیچ تلاشی واسه حفظ زندگیش نکرد.چون یک درصد عشقی که ارش بهش داشت اون به ارش نداشت.چون در اخر ارش فدای کیمیا و رها شد.چون یک بار هم به ارش نگفت من و ازاده همین جوری هم خوشبختیم و به پول مشفق نیاز نداریم ختی اگه حقت باشه.از مشفق دوری کن.ارش که از اولش هم راحش از پدرش جدا بود نامردی بزرگی بود از کسی ک میدونستی عاشقته جدا بشی و در موردش جلوی بقیه بد بگی…
یه بار یه شام مفصل گذاشت آرش بدبخت مهربون اومد گفت بیا فردا باهم بخوریمش،بیا اینا رو باهم جمع کنیم.کیمیا خونه رو گذاشت رو سرش:|حالا خوبه میرفت میخوابید محل سگشم نمیزاشت!؟:|خو باو شام ی جا خورده بود گناه ک نکرده بود:|
باو دو روز نبودیم رها خانم ک خودش با خودش حرف میزنه لیلا خانمم که چاک دهنشو باز کرده هر چیزی که شایسته ی خودشه میده بیرون:|من اگه طرفدار آرشم منطقم اینجوریه و یه تار موی آرش مشروب خورو با صد تای شما سجاده اب کشای بی چاک و دهن عوض نمیکنم:|گندتون بزنن که مثل آدم نمیتونین نظر بدین درباره یه فیلم:|
حرف دهنتو بفهم پسره ی بی ادب کی از تو حلالیت طلبید؟اصلا اشتباه کردم ازمحمدهم عذر خواهی کردم.شما لیاقتتون این نیست.این تویی که هر چی لایق خودته به دیگران میگی.باز یه روز نیومدم .شما مشکلتون رفتارم نیست افکارمه چون باهاتون مخالفم.
من انتطار داشتم حداقل واکنش ازاده را از خبر مرگ ارش ببینم .این قسمت اخرش خیلی مزخرف بود همش کشش داده بودن با چیزهای الکی لااقل خبر مرگ ارش را به ازاده می دادن تا واکنشش را می دیدیم .کیمیا وقتی داشت راجع به کتابش حرف می زد گفت این کتاب را تقدیم می کنم به تمام زنان که برای حفظ زندگیشان هر تلاشی را می کنند یعنی منظورش این بود که من برای حفظ زندگی هر کاری کردم.ولی اعتراف اخر کیمیا زیبا بود چون یک نوع اعتراف به عشق به ارش بود بخصوص ای کاشش که گفت ای کاش ارش سالها پیش مقابل پدرش می ایستاد شاید حالا زندگی جور دیگری بود .من میگم کارگردان برای این جنازه ارش را نشان نداد و ارش در هنگام مرگ یاد حرفهایش در مورد مادرش افتاد .کارگردان اگر بخواهد فصلهای جدیدی برای کیمیا بسازد از این نکته استفاده می کند مثلا نشان می دهد ارش زنده است و با توجه به حرفهایش در هنگام تیر خوردن در مورد مادر خود را مرده جلوه داده تا ازاده پیش مادرش بدون دغدغه بماند
سریال کیمیا توی ذهن همه ما می ماند با همه خاطره های خوب و بدش.
آرش در راه آشکار کردن حقیقت مرد.نامردیه اونو با پدرش مقایسه کرد.آرش وظیفه شو در آخرین لحظات عمرش انجام داد.دستش درد نکنه.حرف های آخر کیمیا خیلی قشنگ بود.آرش آدم بدی نبود سرنوشت بدی داشت.کیمیا هم اصلا بد نبود.ولی خوب همه ی آدما اشتباه میکنن.دلیل بر بد بودنشون نمیشه.
سرنوشت بد آرش را کیمیا رقم زد…در ضمن اشتباه داریم تا اشتباه
سلام.خوب بود فیلم تموم شد.واقعا که شخصیت کیمیا اعصاب خوردکن بود.کیمیا گفت من آرشو میبخشم باید اون تور می بخشید.
در کل خوب بود………..ولی در کنار خوب بودن بدم بود
کیمیا تموم شد…
هعی خدا…..
اخرین و تنها ترین تصویری که احتمالا تو یاد من بمونه برای مدتی. صحنه مرگ ارش و خاطره هاش بود.
هنوز عاشق اون کیمیای بوزینه بود:|
سلام به همه.خسته نباشین دوستان چهار پنج ماه نشستیم پای سریال وصد وده قسمت سریالرو باهم دیدیم با برداشت ها وعقاید مختلف نسبت به سریال.هی…من یه حس خیلی عجیبی دارم.کاش تموم نمیشد .دیگه شبا از کیمیا خبری نیست دیگه نمیتونیم بیایم اینجا و عقاید ونظرات خودمونو به هم ابلاغ کنیم.خسته نباشید میگم به تمام عوامل این سریال از بازیگرهاش ،کارگردان و….با لا خره حق به حقدار رسید.خیلی خوشحال شدم به خاطر حرف آخر کیمیا که بعضی هاهمش میگفتن کیمیا آدم سنگدل ونمک نشناسیه.واقعا آرش سرنوشت غم انگیزی داشت همونطور که کیمیا میگفت.بی مادری وغربت و…..خوب شد کیمیا آرشو بخشید وبه خاطر خوبی هاش در حق آزاده وخونواده کیمیا اونو بخشید.همه سرآخرحقیقتو فهمیدن و کسی که تموم فتنه ها زیر سرش بود یعنی مشفق به سزای عملش رسید.که البته سزای عملش در اصل پیش خداست ولی خوب شهریار بیچاره تونست حقیقتو پیداکنه وپرونده ی باز این خونواده دیگه بسته شه.ولی کاش یه راه بهتر انتخاب میکرد که این همه سال زندان نیفته.بیچاره آزاده پیر میشه.ماهم اگه بازیگر بودیم چه حسی میتونستیم داشته باشیم؟گاهی اوقات آرزو میکنم کاش یه روز بازیگر بودم ببینم اصلا بهش علاقه دارم یانه.اینجوری علاقه دارم ولی زمانی میتونه ثمر بخش باشه که با سختی هاش بتونی بسازی.کیمیا باتموم اشکالات ریز ودرشت با تموم مخالفت ها وموافقت ها به پایان رسید.امیدوارم که همه بهترین تجربه رو ازش ببریم وروز به روز به پیشرفت وخوشبختی نظام خانواده ی ایران بیفزاییم….
ببخشید من بدجوری احساساتی شدم دلم میخواد گریه کنم….دلم براتون تنگ میشه.آرش،کیمیا،آزاده،شهریار وهمه ی شما دوستان عزیز وهمینطور رهای عزیزم.بیاین بدی خوبی همو حلال کنیم.
من یکی که به علت گیرای اضافه ای که به خاطر طرفداری بچه ها دادی عمرا حلالت کنم:))
منم همینطور، به خاطر طرفداری از کیمیای گربه صفت هیچ وقت تو را امثال تو رو حلال نمی کنم
کیمیا یه فیلمی پر از دروغ حال بهم زن بود یه فیلم چندش که به جای دیدن حقیقت ها دروغ ها رو به تصویر می کشید،منکه حتی از هر چی اسم کیمیا هم دیگه بدم میاد،یا بهتر بگم مهرابه اون ساپورت تنگ پات و که تو جشنواره پوشیدی را باور کنم یا چادر تو فیلمت و!!!!
خخخ خیلی خنده داره.منو بگو اومدم از اینا حلالیت بطلبم.خدا میزنه تو سرم.ببخشید که من ورها مال واموالتونو بالا کشیدیم.ببخشیدید که شما رو آواره ی کوچه خیابونتون کردیم.ببخشید که تموم اموال وثروت ودارایی تونو بالا کشیدیم.خواهشا مارو ببخشید!!!!!اصلا لازم نیست شما مارو ببخشین.من اصلا اشتباه کردم گفتم.حالا که اینطوره پس منم شمارو نمیبخشم به خاطر تهمت ها وتوهین هایی که به من ورها وافکارمون کردین .
فیلم سینمای هاچی نقش اول فیلم میمره سگش چند سال مدام میره در اداره اش تا از سر کار برگرگرده چند سال این کارو ادامه میده و وقتی بیرون نمیومد از اداره هر روز میرفته سرقبرش. فرزندهای ا.ن ادم سگ رو که اسمش هاچی میبرن خونه بهش محبت میکنن ولی باز دلش میگیره و مدام میره در اداره و سر قبر صاحبش تا بالاخره یک شب تو برف جلوی اداره سگه میمیره ازمایش کردن دیدن سکته کرده کمتر حیوونی به خاطر سکته میمیره. این داستانکاملا واقعی بوده و اسم سگه هاچیبوده حدود ۶۰ سال پیش تو ژاپن اتفاق میفته و امریکایی ها و خود ژاپنی ها دو بار فیلم رو میسازن. حتما ببینید خیلی دردناکه. آیا رها کمتر از یه سگ بود. که حتی تو فیلم نشون ندادن که رفته باشه فرانسه واسه تششیع جنازه و مراسمش یا حداقل سر قبرش. وای بمیرم بمیرم بمیرم واسه ارش کسی سر قبرش هم نرفت و دختری که بزرگ کرد هم نرفت. فکر کنید واسه خودتون این اتفاق بیفته.
سلام.فیلم دیگه تموم شده برادر عزیزم.شما چیکار به قبر آرش دارین از همین جا فاتحه شو بفرست.!!!!!!!!!!!!حالا اینا نمیتونن کل صحنه ها وریز کاری ها رو نشون بدن که آخر فیلم بود همین که رها گفت میخواد بره فرانسه جنازه پدرشو بیاره ایران دفن کنه.خوب این یعنی چی؟ بعد چند ماه گذشت.حتما تو این چتد ماهه رفت آوورد دیگه.باز چیکار کنه بدبخت نمیتونه سر قبر باباش خونه بسازه همیشه اونجا باشه که .شما یه فیلم خارجی رو بایه فیلم ایرانی با دوداستان کاملا متفاوت مقایسه میکنین.نگم اشتباست ولی خداقل میتونم بگم که این کار درست جواب نمیده.
واقعا گستاخ هستید.کسی نظر شما رو پرسیده؟ به شما چه ربطی داره. مخالفی مخالفت رو بزن.
گستاخ خودتونید جوابتونو نمیدم میسپرم به خدا.همه نباید مثل هم باشن.نمیخوام آخر کار همه چی خراب شه.
ببخشید اگه ناراحت شدید من یکم بد صحبت کردم.ولی منظوری نداشتم.فکر کردم این دفعه دیگه واقعا میخواین برین.خداحا فظی کردین.خوب شد برگشتین.ولی کاش توهین نمیکردی اشکال نداره.یکم به خشمتون مسلط باشین .
مشکل شما همینه که به راحتی به خودتون اجازه میدید دیگران رو مسخره کنید و دیگران رو قضاوت میکنید. بار اول که من از سایت رفتم شما گفتید چرا قهر کردین مگه دکتر نیستید نمیدونم والا!!!!!!! جواب شما رو ندادم الان هم شما مسخره کردید که واسه ارش که تو فیلم مرده از ایران براش فاتحه بفرستم. بعدش گفتید مقایسه دو فیلم کاره درستی نیست. اینجا سایت گفتگوی مستقیم نیست مگه کسی از کسی سوال بپرسه یا حداقل با کسی نظر موافق داشته باشه که بازم اینجا جاش نیست. الان جواب شما رو میدم. اول اینکه من قهر نکردم هر رفتنی قهر کردن نیست مخصوصا تو یه سایت اینجوری و تو فضای مجازی. دوما لزومی نداره شما باور کنید یا نکنید که من دکترم یا نه. سوما بر فرض که قهر کرده باشم چه ربطی به دکتر بودن داره مگه دکترا قهر نمیکنن. چهارم شما مسخره کردید که فاتحه واسه ارش غیر واقعی بفرستم درحالیکه کسی از شما سوال نکرده و سایت هم سایت گفتگو نیست. پنجم نمیدونم فیلم هاچی رو دیدی یا نه ولی میدونم شما تعیین نمیکنید که این دو فیلم داستانشون یکیه یا نه. در ضمن در مورد وفاذاری مثال زدم نه مقایسه دو فیلم. پنجم شما هم بهمن گفتید گستاخ بعد چیو دیگه به خدا میسپرید نمیفهمم. تمسخرشما وقضاوتتون توهین نیست. ششم شما یکبار بار میگید خوب شد برگشتید یکبار میگید خشمتونو کنترل کنید. این شما هستید که باید دست از قضاوت بیجا و تمسخر بردارید و شما باید خشم تون رو کنترل کنید. من به خاطر همچین حرکاتی سایتو ترک کردم و به خاطر پایان سریال اومدم باز دوباره بذتر از دفعات قبل جواب یک نظر خبری رو با تمسخر و دلیل های خاص خودتون دادید. اگر من حق این رو دارم که شما رو ببخشم خیراصلا نمیبخشم. هر چند شما باید خودتون میدونستید که نباید در مورد کامنت دیگران نظر بدید و فقط آرمه موافقت و مخالفت رو بزنید همانطور که من اینکارو میکنم ولی لطفا در مورد کامنت های من که شما رو مخاطب قرار ندادم نظر ندید. ممنون.
کاشکی من مثل ارش باشم اما خدا نکنه زنم مثل کیمیا باه.