امازینگ / فرهنگ و هنر / تلویزیون / نگاهی به سریال آوای باران شبکه سه سیما

نگاهی به سریال آوای باران شبکه سه سیما

نگاهی به سریال آوای باران شبکه سه سیما

سریال آوای باران , نقد سریال آوای باران , بررسی سریال آوای باران,سریال آوای باران چن قسمت داره؟,عکس های پشت صحنه سریال آوای باران

سریال آوای باران

مجموعه تلویزیونی “آوای باران” که این روزها از شبکه  سه سیما در حال پخش است، کاری از گروه اجتماعی این شبکه است که به تهیه کنندگی محمد هاشمی اصل و کارگردانی حسین سهیلی زاده تهیه و تولید شده است. آوای باران داستان زندگی تاجری ثروتمند به نام طاهاست که در اثر یک ورشکستگی مالی دچار مشکلاتی خانوادگی می شود و زندگی او با تغییراتی همراه می‌گردد.

پخش این مجموعه تلویزیونی از شنبه ۱۶آذرماه آغاز شد و به نظر می رسد تا به حال توانسته است جایگاه مناسبی درمیان مخاطبان خود پیدا کند. این سریال گذشته از ماجرای اصلی، قصه هایی را در بر می گیرد که در همین قسمت های ابتدایی گره هایی اساسی و پیچیده را در کار ایجاد کرده اند و یکی از اصول مهم فیلمنامه نویسی که همانا گام دومش پس از مقدمه چینی گره افکنی است به خوبی در این سریال صورت گرفته است.

مجموعه تلویزیونی “آوای باران” دارای ۴۰ قسمت ۴۰ دقیقه ای است و داستان های آن در دو فاز زمانی دهه ۷۰ و زمان حاضر روایت می شود. تعداد قسمت های این سریال گذشته از پیام ها و مفاهیمی که دربردارد، خود فرصتی برای شخصیت پردازی و بسط و توسعه ماجراهای فیلمنامه است. از این رو بیننده با یکسری داستان های بدون نتیجه و بی فرجام رو به رو نیست یا با رویدادهایی در طول سریال مواجه نمی شود که طرح شده اما سربسته باقی می‌مانند.

همچنین به نظر می رسد این سریال از ریتم خوبی هم برخوردار است و و رویدادها پرکشش به نظر می‌رسند.

گذشته از این به نظر می رسد در زمینه انتخاب بازیگران گزینش ها به گونه ای بوده است که اکثر بازیگران از نظر میانگین سنی به دو فاز زمانی میمیک و چهره نزدیکی داشته باشند.

مجموعه تلویزیونی “آوای باران”همچنین دارای مضمونی اجتماعی است و به یکی از معضلات جامعه اشاره ای نسبتا مسقیم دارد. اشاره ای که گذشته از آن که در طول داستان زیر ذره بین نقد قرار گرفته است، توانسته تا حد زیادی شفاف و روشن مساله کار کودکان و کار خیابان را مورد بررسی قرار دهد و یکسری واقعیت ها را در این زمینه پیش چشم مخاطب بنشاند.

مجموعه تلویزیونی آوای باران همچنین سعی دارد تا قصه ها را به طور موازی و با سهمی اگر نه یکسان اما لازم پیش ببرد. به این معنی که داستان در عین روایت های مستقل و مجزای خود در نقطه ای به یکدیگر گره خورده و همین در هم تنیدگی باعث جذابیت شان می‌شود.

این سریال همچون دیگر آثار سهیلی زاده برخواسته از بطن جامعه است و مسائلی را مورد تاکید قرار می دهد که بسیاری از افراد در زندگی روزمره با آن دست و پنجه نرم می کنند یا دغدغه شان است.

آوای باران همچنین سریال هایی با تصاویر و نماهای هنرمندانه است و قاب بندی ها، چیدمان تصاویر و تدوین کار فرم و ساختاری جذاب را برای خروجی و نتیجه نهایی سریال به دنبال داشته است.

سریال “آوای باران” همچنین از بازیگرانی بهره می برد که هریک در حوزه تلویزیون و بعضا سینما چهره هستند و همین گذشته از کیفیت بازی و توانمندی اجرایی شان تاثیر زیادی بر جلب توجه بیننده دارد.

یکی دیگر از ویژگی های این سریال که البته بیشتر به کارگردان و هوشمندی اش در انتخاب بازیگران بر می گردد. حضور آنان در قالب نقش ها و ایفای کاراکترهایی است که تا حد زیادی از نقش های قبلی شان فاصله داشته است و این حضور می تواند نوعی فاصله گرفتن آن ها از کلیشه هایی باشد که یا پیش از این به دام آن گرفتار آمده اند یا آفت این کلیشه شدن را نزدیک دانسته‌اند.

و در پایان می توان به عامه پسندی و گروه مخاطبان سریال اشاره کرد و به این نکته تاکید ورزید که بر اساس گفته های کارگردان مجموعه آوای باران فیلمنامه نگاهی کلی وعام به مشکلات اجتماعی دارد. بنابراین می توان همه گروه ها و اقشار جامعه را در شکل گیری این آسیب، دامن زدن به آن سهیم دانست.

۱۰ دیدگاه‌ها

  1. به نظر من توی این سریال اصلا شخصیت پردازی خوبی نشده و ما با شخصیت اصلی فیلم که باران باشه اصلاً ارتباطی برقرار نمی کنیم. همین طور با پدرش که قسمت اصلی داستان و تشکیل می دن. برعکس شخصیت هایی مثل نادر و زیور که شخصیت منفی اند نقششون کاملاً پررنگ تر از شخصیت های اصلی داستان. من شخصاٌ بازی نقش نادر و بیشتر می پسندم با اینکه نقش منفی بود. اما در مورد بچه های کار هم هیچ احساس همدردری یا نزدیکی با آنها تو سریال به وجود نیومد. یعنی هیچ حرفی برای گفتن نداشتند فقط یه نگاه از دور به این بچه ها بود. در کل داستان اصلی این فیلم خوب بود اما به نظرم خیلی جای کار داشت که مثل فیلم هندی نشه!

  2. فقط این فیلم آمیتا پاچای و یه تنه درخت کم داره که دورش بگردن و هندی بخونن . پلیس و ملت و همه رو گاگول فرض کردین . شکیب تو کلانتری با تلفن حرف میزنه ولی تلفن سیم نداره . خیلی گاف توی این سریال بود . در کل مارو باعرض معذرت از بینندگان عزیز احمق فرض کردین

  3. این سریال غیر از اینکه روی اعصاب بیننده رژه بره چیزی برای گفتن نداشت.پلیس و شهرداری و همه قوم و خویشان خانواده های سریال رفتند سیزده بدر و یک عده هم مثل شکیب و نادر هر کاری دلشون می خواد می کنند.بچه ۶ ساله من می گه الان که دارن برای باران قلابی عروسی می گیرن اینها نمی فهمن که عروس باران نیست و بیتاست و خیلی از این سوال های پیش پا افتاده و….
    جذاب و غیر قابل پیش بینی کردن اتفاقات یک سریال خوب است ولی نه به قیمت هر قیمتی! قابل درک بودن اتفاقات یه احترامه به شعور بیننده

  4. این فیلم واقعا توهین به نویسنده س و روی مخ مخاطب رژه می ره اگه کارگردانش رو ببینم می کشمش به اعدامم می ارزه

  5. توروز روشن جیب فریدو زدن بعد متوچه نشده تازه بعد دوروز فهمید یعنی یه دست داخل جیبش نکرده ببینه گوشیش هست یا نه؟اخه چجوری جیبشو زدن ک نفهمیده در ضمن این یه فیلمه و اولشم نوشته واقعی نیس پس نمیشه گفت ب شعور بیننده توهین شده چون فقط واسه سرگرمیه مثل بقیه سریال ها

  6. سلام.۱٫چقدر به بیننده بی احترامی میشه؟روز روشن با چوب زدن سر باران وکسی ندید؟کسی جلوشونو نگرفت؟۲٫چقدر اصرار دارین که سریال بدون دخالت پلیس تموم بشه؟یعنی این همه بلا بر سر طاها اومده اون وقت اقدامی نکنه؟

  7. این سرل را توهینی به شعور بیننده میبینم که با بی‌ سلیقگی کامل و عدم مهارت‌های سناریو نویسی حرفه‌ای با بازیگران خود یویو بازی می‌کند. از قسمت ۲۰ این سریال تا الان که ۳۵ قسمت از آن پخش شده از یک در باران وارد میشود از در دیگر پدرش، فرید و دیگر بازیگران خارج میشوند و این یعنی‌ توهین به شعور بیننده. از همه اینها گذشته نویسنده مطلب به خوبی‌ اشاره بر عشقی‌ کردن داستان و فراموش کردن معضل تکدی گری، عوامل آن‌ و چگونگی‌ برخورد درست و اصولی و نهایتأ نتیجه گیری مناسب و آموزنده از آن را دارد. احساسی‌ که به بیننده دست میدهد بر عکس احساس دلسوزی برای تاها که معلوم نبوده دنبال چه تجارتی در ترکیه بوده، و نهایتان دلسوزی باز هم برای قشر مرفه جامعه و آرزو کردن برای رسیدن اعضای خانه آنها به هم است! بچهای بیگناه معصوم که همواره در خیابانها تکدی گری میکنند چه میشنود. آیا با رسیدن باران به پدرش و عشقش همه معضلات جامعه حل میشد؟ اینجاست که از خود می‌پرسی‌ هدف از ساخت همچین سریال‌هایی چیست؟ دور کردن مردم از اصل ماجرا؟ دور کردن ذهن آنها از ناهنجار های نابود کننده جامعه سالم!؟ و سر آخر ماسمالی کردن داستان با یک پیروزی عاشقانه؟ می‌دانید داستان هندی یعنی‌ چه؟ برای جواب باید به هند اشاره کرد سرزمینی که میلیونها فقیر از سر و کول هم بالا میروند، با یک سیل نه چندان بزرگ هزاران نفر می‌میرند و بی خانمان میشوند اما شب‌ها به دیدن فیلمهایی که حتا از یک قدمی‌ واقعیت زندگی‌ روزمره آنها هم رد نشده دل خوش میکنند. بله این است رویا ی در ناز و نعمت زندگی‌ کردن در خیال و واقعیت زندگی‌ کردن در نکبت …

  8. از ۴۰دقیقه این سریال نصفش تکرار و پیام بازرگانی است که می توان این سریال را در ۱۰ قسمت پخش کرد

  9. نظر بالا را پاک کنید

  10. عالی بود مرسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.